من ظهر همسرم اومد با هم غذا خوردیم،بعد شب هم رفتیم بیرون دیدم فروشگاه تخفیف پنجاه درصدی زدع،کلی خرید کردم 🤣الان میگم کاش یکم کمتر می‌خریدم 😅چون چند روز دیگر تولد دخترمه،پول کم نیارم
امروز تا ساعت ۲ هنرستان بودم و روز سختی بود امتحان شیمی داشتم برگشتم خونه نشستم پای کارای مدرسه الانم با کمر درد و کلی کار عقب افتاده و امتحان ریاضی برای دوشنبه دراز کشیدم
صبح دو ساعت درس خوندم
بعدش خوابیدم
بعدش پریود شدم
بعد تنها توو اتاقم از دل درد و کمردرد جان به جان آفرین تسلیم کردم
باهمه دنیا و عالم و آدم قطع ارتباطم
خودمم و تنهاییم
خونه تکونی میکنم,امروز آخرای کار بود
تا پس‌فردا انشالله تموم میشه و خونه تمیز و مرتب میشه🥰🥰😋😋
ساعت هفت بچمو بیدار کردم فرستادم مدرسه بعدش خوابیدم... بعدش پسرم بیدار شدم صبحونه بهش دادم باز خوابیدم تا دوازده و نیم که دخترم از مدرسه میاد... بعد بیدار شدم نهار گرم کردم خوردیم بعدش فیلم دیدم بعدش شوهرم از سرکار اومد رفتم یک ساعتی دور دور بعدش رفتم خونه مادرشوهرم نیم ساعت سر زدم اومدم خونه شام خوردم و الان دراز کشیدم تو رخت خواب🌝
به خودم و بچه م و خونه رسیدم یکم
غذا پختم
حموم رفتم
حلوا پختم
ظرف شستم ترتمیزکردم
فیلم دیدم
با دخترم ریاضی کار کردم..اتاق مرتب کردم .
چه بامزه
امروز من رفتم زعفرانیه برای مصاحبه کاری خوب پیشنرفت و خوشم نیومد از کارش و حالا باید بگردم باز اما بعدش رفتم پالادیوم ی چرخی زدم و اولین بار بود میدیدم مردم ۸۰ میلیون پول میدن برای ی کت خیلی تو پرم خورد ما کجاییم اونا کجا حس فقر بهم دست داد دیگه تا اخر عمرم اونجا نمیرم
