داستان ازاین قراره که داداشم با دختری ۱۸ سالع عقد کرد
پدرم با پول خودش واسشون خونه خرید و خونه رو به نام داداشم زد(((این نبوده شرط کنن پسر خونه بخره ا بابام خودش لطف کرد)))) برا منم پارسال عروسی کردم یااینکه دختر بودم خونه خرید به نام خودم زده.
حالا عروس دیده بود خونه ب نام داداشم شده گفته بود باید نصفشو بزنید بنامم وگرنه طلاق میگیرم و عروسی نمیکنم🫥🫥🫥🫥🫥
داداشمم گفته بود ب درررک تو که اینجور پولکی هستی هموو مهریت رو میدم
و چندماهی قهریودن
الان دختره برگشته التماس خواهش که غلط کردم نمیخام و این حرفا
ملت چراانقد احمقن اخه دختر تو بابات هنوز خودش مستاحره چطور خونه بنامت کنیم
جهیزیه هم وسایل بررگ همشو خودمون خریدیم واسش یخچال خریدیم۱۸۰ میلیون!!
حالا الان مشکل ما اینه که ما اصلا جد در جد ی دونه طلاق نداریم و فرقم نداره عقد باشن یا هرچی طلاق حساب میشه دیگه
داداشم لح کرده میگ ن دیگ تموم نمیخامش
ما میخایم طلاق نگیرن((( ب هسچکس حالی نکردیم جریان رو))))
میخایم بهم برگردن ولی این زن ترسناکم هست واقعا
🙁☹️نظرتون چیه