خوبی بابا؟؟؟ حالت خوبه؟؟؟ دلتنگ من نیستی؟؟؟ ولی من بدجوری دلتنگتم...
بابا امروز اکسپلورم پر شده بود از ادیت های دخترا با پدرشون... و همه کامنت گذاشته بودن بابای من...
ولی من ۳ ساله که صداتو نشنیدم... ولی من نمیدونم اگر الان بودی منم اون کلیپ هارو درک میکردم یا ... ولی من نمیتونم تگت کنم یا برات ارسال کنم..
بابا من نمیدونم الان که بغض کردم و دارم اینارو مینویسم کی میای با دستات که از دستای من خیلی بزرگتره دستامو بگیری بزاری روی صورتت باهام صحبت کنی منم سکوت کنم
بابا من نمیدونم اگه الان بودی از انتخاب رشته و دانشگاه و کنکور من چقدر ذوق میکردی... مطمئنم خیلییی ذوق میکردی خیلییی چون همون موقعشم که نه به دار بود نه به بار از صحبت کردن درباره چنین روز هایی ذوق میکردی
بابا من فقط میتونم الان برات بنویسم
فقط میتونم بگم بابای من نه موهاش سفید شد.. نه دانشگاه رفتن و... هزارتا داستان و لحظه های دیگه ما رو دید نه اینکه ما تونستیم برای آخرین بار قشنگ .. نگاهش کنیم
:))))))