زن داداشم گفت هشتصد گرم طلا داره بیاین بگم

خانمی رو میشناسم منشی هست اما حدود یک کیلو طلا داره😐

40,گرم

تصمیم گرفتم نصفشو بزارم برای جهاز و خریدن حلقه 

نصفشم بدم پدر و برادرم سر عقد بهم بدن

هیچی،من نیم ست و ۴تا النگو داشتم ۹سال پیش و یه پلاک طلا و گوشواره و انگشتر طلا،شوهرم دیده بود موقع عروسی مامانم گفت یا النگو بردار یا نیم ست  من نیم ست هامو برداشتم بقیش رو مامانم خریده بودب کسی ربطی نداره اصلا،نگرانش نباش

ماوجه نشدم مشکلش چیه ینی برات النگو دیده میخواد بخره؟

پس کجا بزاره

نه النگو های خودم که پدرم خریده رو دستم دیده

میشه یه صلوات برام بفرستین حالم خیلی بده ممنون

واا خو ببینه خوبه ک مشکلش چیه؟

خوشبحالش اسی کاش زنداداش منم ۱ کیلو داشت انقدددد خوشحال میشدم با داداشم کیف میکردن یعنی خداروشکر میکردم اصن میمردم از خوشحالی که  داداشم تونسته برا زنشو  زندگیش ۸۰۰ گرم طلا بخره

مشکل نیست 

مشکل اینه که پدرم دستش خالیه شاید نتونه کادو سر عقد بهم بده 

از شکم نباید زد . عوارضش بعدا معلوم میشه . پدر مادر من جمع کن بودن ، از غذا میزدن. الان ما بچه هاشون که بزرگ شدیم طبعمون سرده. جون و رمق نداریم ، زود خسته میشم بدن درد داریم .. چون با غذای خوب و مقوی و گرم رشد نکردیم .  در واقع خسیس بودن با وجود این که پولدار بودن.. بابام هی جمع کرد خونه ساخت .. بلانسبت بخوره تو سرش اموالش ..غذای خوب نخوردیم ما بچه هاش جون و رمق نداریم. 

منم یه نفرو میشناسم ماشالله ۳ کیلو طلا داره 

از ۲۰ سال پیش هر چی پول اجاره و ارثیه و ...می‌گرفت طلای بدون اجرت میخرید 

طلافروش نزدیکشون بود این هر چی از اونجا رد میشد میدید چیز به درد بخور کم اجرت داره میخرید

اون زمان اکثر مردم میتونستن ماهانه یه مقداری بخرن ولی بلد نبودن این عقلش می‌رسید زرنگ بود

بابای من خیلی جمع کن بود ، خوراک مون از بچگی بیخود تربن غذاها و ارزانترین مواد غذایی بود، پول به غذای مقوی نمیدادن،  الان ما بچه هاش که بزرگ شدیم بدنمون ضعیف و بی رمق و طبعمون سرد .همیشه خسته ایم. همه جامون درد داره، لعنت ب اموالی ک اینطور جمع بشه. 

الان دقیقا چیکار میک نید که رفع بشه این مشکل منم تو این شرایط بزرگ شدم