لطفا ارومم کنید حالم خوب نیست . آخه چرا من باید قلبم اینقدر احساساتی باشه چرا زود وابسته میشم . فقط سه روزه اونم توی تلگرام دارم با ی پسره حرف میزنم وابسته شدم بهش خدا. بهم گفت قصد ازدواج ندارم چون شرایطش رو ندارم ولی تا وقتی باهمیم مراقبتم و فلان میگفت زندگی سختی داره مسئولیت خانواده روی دوششه و ... منم گفتم من هدف رابطه برام مهمه و اگه هدفی نداری نمیخوام ادامه بدم و خدافظی کردم باهاش اونم قبول کرد اما نمیدونم چرا دارم براش گریه میکنم . حالم بده حتی پاهام یخ کرده و بی حس شدن. دستامم میلرزه. بچه ها من هیچ محبیتی از خانواده ام ندیدم برا همین آرومم کنید لطفا
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
میدونم بی محبتی و کسی رو نداشتن چه حسی داره چون خودمم درگیرشم ولی کار خوبی کردی که ادامه ندادی رابطه ای رو که سر و تهش مشخص نبود ... سه روز ایجور براش داغونی فک کن اگر سه ماه یا سه سال باهاش بودی تمام میکردین چ بلایی سرت میومد اون موقع دورت بگردم
بهترین کارو کردی چون چندروز دیگه ولت میکرد میرفت وابستگی خیلی سخته اما الان فقط نزدیکی به خدا میتونه ...
ارع میدونم کار درستی انجام دادم ولی چون خیلی احساساتی ام الان واقعا دلم میخواد باهاش حرف بزنم انگار دلتنگش شدم . حتی دلم براش میسوزه ک میگفت مسئولیت خانواده رو دوشمه نمیتونم ازدواج کنم. منم واقعا هدف برام مهمه چون اهل این جور روابط نیستم ک پسر مردم خرجمو بده . اما الان خیلی دلم گرفته
میدونم بی محبتی و کسی رو نداشتن چه حسی داره چون خودمم درگیرشم ولی کار خوبی کردی که ادامه ندادی رابطه ...
این سه روز همش قربون صدقم میرفت منم تا حالا کسی اینجوری قربون صدقم نرفته ذوق میکردم . کار خوبی کردم میدونم چون تهش تموم میشد . گفت من باهات میمونم تا وقتی بخوای ازدواج کنی میگفت دوستت دارم . اگه دوستم داشته باشه ولم میکنه ؟؟ منم قبول نکردم . فقط الان بغض دارم و دلتنگم انگار
میدونم قشنگم اما اون داره میگه من تورو برای ازدواج نمیخوام فقط برای چندروز میخوامالان جدا بشی بهتره ...
تو زندگیم خیلی سختی کشیدمممم خیلییییی . این سه روز ی جور دلخوشی بود برام . عصر از خدا خواستم اگه ادم من نیست و آسیب بهم وارد میشه خودش تمومش کنه و امشب تموم شد . ی بار دیگ هم برام این اتفاق افتاده ک با کسی حرف زدم و از خدا خواستم اگه مناسب نیست تموم شه و یکساعت بعدش تموم شد . میدونم خدا میخواد ازم مراقبت کنه چون خیلی سختی کشیدم .میشه برام دعا کنی آدم مناسب بیاد تو زندگیم
تورو خدا واسه ازدواج عجله نکنید ... با عقلتون تصمیم بگیرید نه با قلبتون ... خدا خودش همه چی رو خوب م ...
ن بخدا ازدواج برام مهم نیست ولی میدونی من همیشه مسئولیت خانواده رو دوشم بوده چون پدرم اعتیاد داشته و داره . همیشه خودم مراقب خانوادم بودم و خیلی فشار رومه هیچوقت هیچکس نبوده بگه تو ی کم استراحت کن من تکیه گاه میشم برات . ناراحتم ک اینقدر زندگی باهام کاری کرده ک زود وابسته کسی بشم . پدرم هیچوقت بهم نگفت دوستت دارم