بخشی از مصاحبه با مادر شهید
از مادر شهيد ميخواهم در مورد تربيت فرزندانش بگويد. اينكه چطور بعد از فوت همسرش دست تنها بچهها را بزرگ كرده است. ميگويد: من با تمام سختيهاي پيش رو در زندگي كه عمدهترين آنها از دست دادن همسرم و نداشتن مسكن و نبود منبع درآمد و مشكل تكلم و شنواييام بود، سه فرزندم را با حب ائمه اطهار بزرگ كردم. سجاد در اولين اعزامش به سوريه بسيار خوشحال بود و با شوق تمام روزشماري ميكرد تا اينكه در اواخر خرداد ماه سال 1395 براي اولين بار عازم سوريه شد. پسرم سفارشهايي براي خانواده داشت كه پيروي از خط رهبري و اتحاد و همبستگي، خواندن زيارت عاشورا، نافله، زيارت جامعه كبيره، دعا براي ظهور حضرت حجت، نماز اول وقت، امر به معروف و نهي از منكر، حفظ حجاب و پاكدامني از جمله آنها بود. سجاد هر موقع كه ميتوانست زنگ ميزد و از احوال خانواده باخبر ميشد. اعزام دوم سجادم در تاريخ 20/6/1395 بود و نهايتاً بعد از گذشت 18 روز، چهارشنبه 7/7/95 به درجه رفيع شهادت نائل آمد