عزیزم ❣️
زندگی به همه سخت میگذره
ولی همه باید برسیم به اینکه ایشون تنها نجات دهندمون هست
ایشون همیشه هستن
ما هستیم که ایشون رو گم کردیم
ما مثل بچه اي هستيم كه پدرش دست او را گرفته است تا به جايي ببرد و در طول مسير از بازاري عبور مي كنند.
✅ بچه شيفته ويترين مغازه ها مي شود و دست پدر را رها مي كند و در بازار گم مي شود.
✅ وقتي هم متوجه مي شود كه ديگر پدر را نمي بيند، گمان مي كند پدرش گم شده است؛ در حالي كه در واقع خودش گم شده است.
✅ امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) هم گم و غائب نشده است؛ ما گم و محجوب گشته ايم.
مرحوم حاج اسماعیل دولابی(ره)
من بارها با امام زمان صحبت کردم گفتم یه پسر خوب سر راهم قرار بده. دیگه دلم میخواد ازدواج کنم ۲۵ سالمه.
چی شد؟
همونا که رفتن دنبال دوست پسر بازی ازدواج کردن.
والا امام زمان برای حرفای من و درخواست های من پشیزی ارزش قائل نشد وگرنه من خیلی باهاش حرف زدم. دلم ازش گرفته.
مگه نگفتن هرچی میخوای به امامت بگو؟
الســـــــــــــلام علیک یا ابا صالح المهدی ادرکنی
هر روز سلام بدیم
نه کدوم مجلس؟
ما فامیل و دوست و اشنا نداریم زیاد. اهل مهمونی و این چیزا نیستن.
نه دیگه کدوم فرصت خواهر؟
نمیبینی قیمت دلار و طلا رو؟
کی میره ازدواج کنه دیگه.
اونم با دختری مثل من که از خانواده ی پولدار نیستم
همه چی برام حسرت شد.
بعدم آدم جوون ذوق عشق و عاشقی رو داره.
این روزا بگذره دیگه میخوام چکار؟
بعدشم اگه بخوام صادق باشم من همچین پاک نیستم...
به هرحال آدم نیاز جنسی داره. حالا دوست پسر نداشته باشه، خودش که میتونه براورده کنه
خلاصه دعاهای من روزی که باید مستجاب میشد، نشد.
دیگه واقعا قید ازدواج رو زدم
سلام عزیزم
من تو همین سن شما ازدواج کردم
دیر نیست
خود خدا یک مرد اهل صالح ، مسئولیت پذیر، که بشه تکیه گاه و آرامت سر راهت قرار میده
صبر کن و شرایط ازدواج آسان بگیر
خدا از فضلش نیازتون بعد ازدواج برطرف میکنه.
یک سری سایت رسمی و با مجوز که خانواده و دختر و پسر زیر نظر خانواده با هم آشنا میشن
بعد اگر هم کُفو و هم سنخ هم بودن
اخلاق و ویژگی خوبی داشتن و صالح بودن
تحقیق میکنند و آشنا میشند و بعد توکل به خدا مزدوج میشند ...
اسم اون سایت ها رو نیار که حالم بهم میخوره به خدا
ثبت نام کردم. هرچی پسر کج و کوله و به درد نخور و سن بالا بود به خودشون اجازه میدادن به من درخواست بدن
فکر کن طرف با ۳۹ سال سن به یک دختر ۲۴ ساله درخواست میداد.
کارش هم کارگری بود. تحصیلات هم اکثرا پایین بود.
لقمه اندازه دهنشون نمیگیرن که....
اصلا شخصیتم خرد شد
ترجیح میدم تا ابد تنها باشم به خدا.
خدا امثال منو برای تماشای خوشبختی بقیه آفرید.
شما منو ببینی میگی چقدر قشنگ ولی امان از بخت...
خب باید از جایی شروع بشه این آشنایی
مجالس هیئت، پارکی، قوم و خویشی
کسایی هستن که معرف هستن
میتونی به اونا بسپری
قسمت هر کسی تو یه سن و سالی هست
یکی تو 15 سالگیه یکی تو 30 سالگی
ازدواج یه نیازه مثل اب خوردن
هر چقدر اقتصاد خراب باشه
نمیتونن که اب نخورن
یکم آسون گرفته بشه
هیچ کدوم از ما معصوم نیستیم که
اگر هرچی هست بین خودت هست و خدا
