2777
2789
عنوان

واقعا نیاز دارم به کمک به کسی ک حرف منو بفهمه

| مشاهده متن کامل بحث + 265 بازدید | 32 پست

تو تمام این مواردی که گفتی ایراد از خودت و شوهرته. چرا باید اینقدر سطح خودتو پایین بیاری که کسی بهت حرف بدی بزنه؟ در مقابل توقعات بیجا چرا طرف رو محترمانه نمیشوری پهن کنی که در هوای مرطوب شمال تا مدتها خیس بمونه؟ شوهرت چرا چیزی نمیگه

فکر میکردم میتونم همه آدمها رو نجات بدم..‌. تا اینکه متوجه شدم اونا دارن خودمم توی باتلاق غرق میکنن.

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

فک‌ کنم برا شمام ده سال شد شاید ی حرکت بزنن..میدونی بعضیا فکرشون اینجوریه ک اقا ما زحمتی ک باید و کش ...

اخه مادرش الان مریض شده قبلش برعکس بوده مادره به بچه ها می‌رسیده اللن مریض شده افتاد گردن تازه عروس ... تازه عروسی ک هنوز نون و نمکش و نخورده 

اخه مادرش الان مریض شده قبلش برعکس بوده مادره به بچه ها می‌رسیده اللن مریض شده افتاد گردن تازه عروس ...

حالا یمدت هوای مادرشوهرتو‌داشته باش ایشالا ک زود سرحال شه ولییی حق خودتو از جاری بگیر همیشه کم نیار اصلا..

تو تمام این مواردی که گفتی ایراد از خودت و شوهرته. چرا باید اینقدر سطح خودتو پایین بیاری که کسی بهت ...

من اولا چیزی نمیگفتم چون اصلا در شخصیتم نیس این همه وقاحت و زشتی ولی بعد ها دیدم سکوت من داره نتیجه عکس‌میده اینا بدتر میشن شروع کردم ۴ تا حرف زدن آخرشم محکوم شدم به عروس بی تربیت و داره نقشه میکشه پسرو از خاناده اش دور کنه !!!همسرم خودش دائم شرمنده میشم بخاطره رفتارشون ولی خب برای اینکه من خیلی ناراحت نباشم میگه مدلشونه تو جدی نگیر .... 

حالا یمدت هوای مادرشوهرتو‌داشته باش ایشالا ک زود سرحال شه ولییی حق خودتو از جاری بگیر همیشه کم نیار ...

من هواشو داشتم اتفاقا طلبکار شدن از زندگی سیرم کردن انقدر گفتن و ظیفته کاری نکردی ک وظیفه ای ک شامل اینا نمیشد ... بدبختی من اینکه بقیع سمت جاری ها هستن چون اونا جا افتاده هستن تو فامیل و همه شون هم خطه شمال 

ر فت وآمدتو کم کن یه کاری برای خودت دست و پا کن شمالی ها توخونه ترشی میفروشن پیچ بزن حتی نمیخوای کار ...

رفت و آمد و کم کردم برای تنهاییم چیکار کنم بالاخره باید یکی از فامیلاشون دوست پیدا کنم اینور اونور میرم حداقل تو مهمونی ها برم پیشش 

رفت و آمد و کم کردم برای تنهاییم چیکار کنم بالاخره باید یکی از فامیلاشون دوست پیدا کنم اینور اونور م ...

بی خیال دوسته چی به خودت تکیه کن تو غریبی پس باید قوی باشی آبجی منم غریبه پدرشو درآوردن این چیزا که میگی شوخیه پیش اذیتای اونا 

مغازه زد الان ماهی یبار میره خونه مادرشوهش تمام

انقدر دوست و رفیق پیدا کرده انقدر مشغول کاره دیگه اصلا درمورد اونا فکر نمیکنه

متاسفانه تو بی سیاستی همون اول هرچی گفتن کوتاه اومدی پالون گذاشتن روت سوارت شدن همون اول باید ارزشتو مشخص میکردی خودتو سر تر از همشون نشون میدادی سلیطه بازی در میاوردی کسی از گل بهت کمتر نگه

بی خیال دوسته چی به خودت تکیه کن تو غریبی پس باید قوی باشی آبجی منم غریبه پدرشو درآوردن این چیزا که ...

یعنی اگر مجلسی بگیرن سفره ای چیزی من ک نمیتونم برم سمت مادر شوهر و جاری هام چون هر دو پیش هم میشینن و من اصلا دلم نمیخواد برم سمت شون مجبورم تنها باشم ضایع نیس ؟ بیچاره ابجیت غریبی خیلی بده 

متاسفانه تو بی سیاستی همون اول هرچی گفتن کوتاه اومدی پالون گذاشتن روت سوارت شدن همون اول باید ارزشتو ...

فکر کردم قدر خوبی و میفهمن باهاشون خوب تا کردم و رفتم جلو ولی تا آخر داشتن می‌جنگیدند با خوبی من تا هی بی ارزشش کنن و در آخر صدام و درارن و بگن اها دیدی تازه عروس سلیطه اس صداش درمیاد 

یعنی اگر مجلسی بگیرن سفره ای چیزی من ک نمیتونم برم سمت مادر شوهر و جاری هام چون هر دو پیش هم میشینن ...

اصلا فکر نکن بهترین کار اینه توهم بری پیش مادرشوهرت بشینی جاریت اینجوری کمتر میتونه اذیتت کنه کم کم مادرشوهرت پیش خودش میگه اینم داره ازخودمون میشه اگر نه برات سخته تنها باشی بهتره یکی پیدا میشه پشت بشسنه نگران نباش تو به همه لبخند بزن تو مهمونی ها مهربون باش همه کم کم عاشقت میشن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز