راستش دیگه خسته شدم... وقتی دختراییو میبینم ک همه کار میکنن و با همه میرن....،بعد امروز عقد یکیشون بود با یه پسر خیلی پولدار، ساده، مهربون و حرف گوش کن 
من چند ساله شبو روز دارم دعا میکنم
خدا نباید بینمون یه فرقی میذاشت منی ک انقد عبادتش کردم با اونا.... دلم یه همسر خوب با اخلاق میخواد که مهربون باشه باهام، براش اولویت داشته باشم برام خرج کنه تو زندگی 
راستش هم دانشگاهیامو میبینم که شوهرشون براشون همه چی میخره از همه نظر حمایتشون میکنه ،میبره دانشگاه میاره 
منم دلم میخواد، میخوام آزمون ارشد بدم پول ندارم کتاب بخرم میخوام قرض کنم، تنهایی همیشه تو اتوبوس تو جاده ها از خوابگاه میام خونه.... دیگه گذاشته کی بیاد وقتی ک هیچ شوقی دیگه براش ندارم.... وقتی همه مشکلاتم تنهایی حل کردم همیشه روی پای خودم وایسادم... دیگه اون موقع میخواد بیاد چیکار :))
الان بهش نیاز دارم.... 
تابستون تنهای تنها پشت در اتاق عمل برای مامانم وایساده بودم هیچکسو نداشتم، تو این شرایط سختم کسی کنارم نبود، میخوام از الان به بعدم نباشه :)
دیگه گذاشتی بودناتو برای کِی همسر جان :) من الان لازمت داشتم 
حواسم هست خدایا تو همیشه حواست به اون دخترای بدجنس بوده 
یادت نره 3ساله دارم شبو روز صدات میزنم ،تعم فرق میزاری بین بنده هاتا :)  اگه کلا دوسم نداری که راحتم کن نفسامو بگیر چرا زجرم میدی :) 
خسته شدم دیگه بریدم :)