توی شهری که زندگی میکنم بیشتر آدم هاش خسیس هستن خودم خسیس نیستم البته
با یک نفر دارم آشنا میشم در آورد گفت ۹۰ درصد فامیل هات گدا هستن ( منظورش خسیس یا همون گدا صفت هست) من چیزی نگفتم وضعیت مالی فامیل هام متوسط و پولدار اینا هست
اسی خیلی چشماتو باز کن الان فرصت طلایی شناخت هست من ۱۳ سال عذاب شوهری رو میکشم که خیلی به رفتاراش بی ...
عزیزم ببخش میپرسم با عشق ازدواج کردی؟
اگه دوستداری ج بده
باز باران با ترانه با گوهر های فراوان. می خورد بر بام خانه یادم آرد روز باران گردش یک روز دیرین خوب و شیرین توی جنگل های گیلان کودکی ده ساله بودم نرم و نازک چست و چابک با دو پای کودکانه می دویدم همچو آهو می پریدم از سر جو دور میگشتم ز خانه می شنیدم از پرنده از لب باد وزنده داستان های نهانی راز های زندگانی برق چون شمشیر بران پاره میکرد ابر ها را تندر دیوانه غران مشت میزد ابر ها را جنگل از باد گریزان چرخ ها میزد چو دریا دانه های گرد باران پهن میگشتند هرجا بس گوارا بود باران به چه زیبا بود باران می شنیدم اندر این گوهر فشانی رازهای جاودانی بشنو از من کودک من پیش چشم مرد فردا زندگانی خواه تیره خواه روشن هست زیبا هست زیبا هست زیبا
چه نظری بدیم؟ با همین یه حرف که نمی شه گفت.. ولی سر این حرفش یه نمره منفی می گیره. بستگی داره رفتارها و حرف های دیگه اش چه جوریه. من خودم یکی از نزدیکانم پولدار ولی گداصفت هست. ولی نمی یام به کس و کارش بگم. دوست ندارم خجالت زده بشن.
باز باران با ترانه با گوهر های فراوان. می خورد بر بام خانه یادم آرد روز باران گردش یک روز دیرین خوب و شیرین توی جنگل های گیلان کودکی ده ساله بودم نرم و نازک چست و چابک با دو پای کودکانه می دویدم همچو آهو می پریدم از سر جو دور میگشتم ز خانه می شنیدم از پرنده از لب باد وزنده داستان های نهانی راز های زندگانی برق چون شمشیر بران پاره میکرد ابر ها را تندر دیوانه غران مشت میزد ابر ها را جنگل از باد گریزان چرخ ها میزد چو دریا دانه های گرد باران پهن میگشتند هرجا بس گوارا بود باران به چه زیبا بود باران می شنیدم اندر این گوهر فشانی رازهای جاودانی بشنو از من کودک من پیش چشم مرد فردا زندگانی خواه تیره خواه روشن هست زیبا هست زیبا هست زیبا
نگه داشتن حرمت مهمترین رکن یه رابطهست، خراب که بشه تاریخ انقضا رابطه رو نشون میده...
دو روز دیگه به خودتونم میگه اینارو!!
صرفا جهت آگاهی!! یه شب اتفاقی اومدم اینجا، یکی داشت خودکشی میکرد!! با چندنفر تا صبح باهاش حرف زدیم تا منصرف شد... حضورم در این سایت زنونه افتخار نیست، ننگ هم نیست!! چون تاپیک عمومی شرکت میکنم، وارد تاپیک مسائل خانمها نمیشم، پیشنهاد دوستی به کسی نمیدم و ...در حد توانم سعی دارم مفید باشم.
نه عزیزم سنتی بودم اگه بدونی چه زندگی جهنمی برام درست کرد 😔
عزیزدلم برات صلوات فرستادم مشکلاتت حل شه زودتر💔
باز باران با ترانه با گوهر های فراوان. می خورد بر بام خانه یادم آرد روز باران گردش یک روز دیرین خوب و شیرین توی جنگل های گیلان کودکی ده ساله بودم نرم و نازک چست و چابک با دو پای کودکانه می دویدم همچو آهو می پریدم از سر جو دور میگشتم ز خانه می شنیدم از پرنده از لب باد وزنده داستان های نهانی راز های زندگانی برق چون شمشیر بران پاره میکرد ابر ها را تندر دیوانه غران مشت میزد ابر ها را جنگل از باد گریزان چرخ ها میزد چو دریا دانه های گرد باران پهن میگشتند هرجا بس گوارا بود باران به چه زیبا بود باران می شنیدم اندر این گوهر فشانی رازهای جاودانی بشنو از من کودک من پیش چشم مرد فردا زندگانی خواه تیره خواه روشن هست زیبا هست زیبا هست زیبا