از اول که مشخص نمیکنن چه جورین .
مثلا من چندین ماه با پسره قرار گذاشتم پسره رو شناختم و انتخاب کردم ولی واقعا شوهرم خیلی خوبه برعکس خانوادش .
خانوادشم چندین بار دیدیم ظاهرا خوب و خوش برخورد بودن ولی بعد از ازدواج مادرشوهرم نشون داد چه حسود و دو به هم زنیه و از زنداداش ها و عروس ها و خواهرشوهرها و مادرشوهرش و جاری هاش الکی الکی از سر حسادت متنفره
دمت گرم شیرزنی😍👍🏻
ارزو دارم یه بار بتونم جواب بی احترامیا ،تیکه ها،دخالتا و قضاوتا و نامردیاشونو بدم اما تا الان هرموقع هرچی بهم گفتن تن و بدنم لرزیده و زبونمقفل کرده
اونام کیف میکنن عروس بی زبون و ترسو دارن هرگهی دوس دارن میخورن
خودتم سست عنصر بودی
دانشجو بودی گفت نرو گفت به رو چشم؟
به هیچی فکر نکن
و بهشونم جواب نده
تا کسی گفت بالاچشمت ابروعه قهر کن بهش محل نده
دانشگاه هم برو
درستم تموم کن
سرکارم برو
دخالت ممنوع
ااخه مهم نیس که خانواده نظرشون چی باشه.
من روز اول ک با شوهرم صحبت کردم چون گف دانشگاه نرو من ول کردم و نرفتم،الانم چون شوهرم راضیه دارم میرم،عقاید و رضایت خانوادش برام مطرح نیست اصلا و دوس دارم اونا اینو بفهمن که برام هیچ کاره ان اما خودشونو صاحب و مالک اختیار من میدونن
واااا ، چرا نمیذاری بفهمن دختر ؟؟
بی زبونی؟ بشور بذارشون رو بند بگو دوست دارم میخوان چیکار کنن آخه
شوهرت که پشتت
خیلی حرص خوردم
