دفترچه رو تحویل دادم شرح حالم رو بنویسه یه نگاه به کد ملی کرد بعد گفت خانم فلانی ایلامی هستید؟؟،گفتم تقریبا میشه گفت آره بعد گفت آره به چشم و ابروتون میخوره😐ابروهای پر و مشکی دارم و چشمامم مشکیه خیلی،و اینکه جنوب زندگی میکنم من طرف لهجه کوردی و لکی داشت یکم،بعد من حالم بد بود همش اخم میکردم یکی اومد درد سنگ کلیه داشت خودشو به در و دیوار میزد بی توجه به اون پسره هی از من سوال میپرسید که بچه کدوم شهری اینجا چکارا میکنید و اینا جواب نمیدادم عصبی شدم گفتم من سنگ کلیه دارم میدونم این آقا چطور داره درد میکشه مسئولیت پذیر باشین یکم،بعد خواستم بیام دارو بگیرم پسره گفت خانم فلانی فلان داروخانه با بیمه شما قرارداد نداره برین فلان جا که اذیت نشید😐😐،رفتارش یجوری نبود؟؟حس میکنم میخواست کرم بریزه