خیلی پاک بود خیلی هیچی سرش نمیشد
سر کوچک ترین چیزا قهقه میخندید با دهن باز🥲
اصلا تو حاشیه های امروزی نبود
درسش خوب نبود و همه امتحانارو گند میزد و بعدش برای همشون گریه میکرد میرفتم بغلش میکردم میگفتم ارزش نداره
یادمه از سادگیش سواستفاده می کردم وخیلی توقع ازش داشتم😭گنا داش
تنها کسی بود که تولدم رو یادش بود و بهم تبریک گفت کاش قدرشو بیشتر میدونستم
الان اون مدرسش تغییر کرده دیگه نمیبینمش
مامانش هم ولیچر نشین بود و آرزو داشت دخترش پزشک بشه🥲🥲