الهی
اسی خندم گرفت خب شبا بغلت میکنه یکم ناز زنونه داشته باش بذا ماچت بزنه اشتی کنید تموم شه بره دیگع
از سر کار میاد هنوز نرسیده تلویزیون رو روشن میکنه
ممکنه اگه کاری بهش نداشته باشم هفت هشت ساعت بخوابه و تلویزیون ببینه
میرم کنارش میشینم
بوسش میکنم ،نازش میکنم
حتی گوشیشو زمین نمی‌ذاره
یا چشماشو از تلویزیون بر نمی‌ذاره
سر هر چیزی اگه ازش انتقاد کنم
با عاشقانه ترین و آروم ترین لحن
بدش میاد و قهر میکنه
هیچوقت هم قبول نمیکنه قهره
جلو خانوادش کم محلی میکنه
میرینن از سرتا پام حتی متوجه نمیشه
منم اگه چیزی بگم سریع میپره بهم
و .....
دلم میخواست شجاع تر باشه
این مرد هفت ساله حتی یک بار از من معذرت خواهی نکرده
یعنی هیچوقت نبوده که اشتباه کرده باشه
سر هر چیز کوچیکی خانوادش خونمو کردن تو شیشه
همیشه اونا رو ترجیح داد
اون دفعه هم در اومد گفت من بچه دار شم
رو دستم میبرم که بابام اسمشو انتخاب کنه
حالا باباش به جز هر روز کتک زدنش هیچ کاری براش نکرده....
خیلی جدی همیشه میگه من اول به خودم فکر میکنم
تا حالا حس نکردم بخاطر من ذره‌ای خودشو به سختی انداخته باشه
لجبازه بشدتتتتت
اون روز بعد از مدت ها برام یه هدیه کوچیک گرفت
من کلی تشکر کردم و داشتم بازش میکردم با ذوق
برادرش گفت پولشو از من قرض گرفته شماره کارت میدم بزنید به حساب
دلم خییییلی شکست
همیشه همین قدر اذیتم میکنن 😭
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
