2777
2789
عنوان

کیا شوهرشون نمیذاره خونه پدرشون برن

| مشاهده متن کامل بحث + 2448 بازدید | 127 پست
چند سالته ؟ اهل کجایی عزیزم

انقد ادم خوبی بود باردار شدم یکم عوض شد بچه به دنیا اومد عوضی ترین ادم شد

همه زندگیشم بچمونه اصلااااا من براش مهم نیستم 

ینی تا اعتراضی کنم میگه اون دادگاه اون طلاق برو طلاق بگیر

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

انقد ادم خوبی بود باردار شدم یکم عوض شد بچه به دنیا اومد عوضی ترین ادم شدهمه زندگیشم بچمونه اصلااااا ...

درخواست بده عزیزم باهم حرف بزنم اینارو اینجا نگو بعضی ها سو استفاده میکنند یهو یه حرفی میزنن راهکاری بهت میدن بد تر بد تر میشه 

[QUOTE=399860908]مال من نمک نشناسه نمیدونی خانوادم چقد در حقمون لطف کردن بچم دوسالشه باورت میشه شاااااید دو بار براش ...[/QUOTEتوروخدا انقدر این گور کن هارو پر رو نکنید انقدر لوسش کردید فکر کرده کیه وخودشو مهم دونسته 

اسمشون روشونه گور کن یعنی  کسی که میاد وگور ادمو میکنه 

  دوسه بار بی احازش برو ببینم چجور کوتاه نمیاد نهایتش داد میزنه جیع میرنه خودش جر میخوره   یا چی مثلا میخاد چکار کنه 

به والدینت هم بگو  دیگه زیاد بهش رو ندن وکمی خودشونو بگیرن اونوقت ببین چه به پاشون میفته  ازبس دادن خورده روش باز شده 

انقدرررر بدم میاد از شوهر های خوب چه برسه به بداش 

شوهرت راحت میذاره بره بیای؟

اگه منو نزاره برم خودشم حق نداره بره 

البته این گناه میدونه بچه رو از خا نوادش جدا کنه  نه کاری نداره اصلا هروقت بخام میرم ولی وقت نمیکنم الان پسرم برای کنکور میخونه باید همش بهش برسم دخترم مدرسه میره میاد باید بهش برسم فقط پنجشتبه ها میرم خواهرهام هم همشون میان دورهم خوش میگدره ولی من همسن شما بودم هرروز خونه مامانم بودم چون نمیتونستم بچه هامو تنهایی بزرگ کنم واونا میومدن منو میبردن این ازخداش بود خیلی خانواده منو دوست داره چرا     چرا     چرا 

چون مادر من رو نمیده به هیچ کدومشون ۴ تا داماد داره   

حق داری کاملأ. مردها انگار  اسیر گرفتند.

یاد کسانی‌ که هرگز تکرار نمی‌شوندوهیچ حضوری جبران نبودنشان را نمی کند دردلمان بیداد می کند، باهدیه فاتحه وصلوات روحشان راشاد کنیم🙏

چطور

واع خوب داش تنگ نمیشه واسه بچت بیاد هرروز  برید باهم خونشون خواهرهای من اون زمون میومدن بچه هامو میبردن منم بعدش میرفتم به شوهرم میگفتن این بچه این خونه است انقدر شوهرم اونارو دوست داره ها هرکار بگن میکنه بخصوص اون زمونا خواهرم یه بار موهای دخترمو ازته زده بود ارایشش میکرد لباساشو به سلیقه خودش میپوشوند دیگه چی بگم اخه غذا میپخت میداد اینم ازخداش بود هیچی نمیگفت که هیچ تشکر هم میکرد 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

داغ ترین های تاپیک های امروز