اونجایی که نصف شب خیلی ناراحت بودم
قلبم شکسته بود..
اما نمیتونستم برم پیش کسی 
یا پیام بدم که خیلی حالم بده،خودم بودم وخودم....
وقتی هندزفریمو برداشتم، بالشتمو بغل کردم،
اهنگ غمگین گوش دادم
و یواشکی گریه کردم وبالشتم خیس شد و سقف اتاق تار ...
آخرش هم نفهمیدم چطوری بااون حال خوابم برد و صبح شد:)