سلام عزیزان،شوهرمن رفته یه زن روصیغه کرده ویه بچه هم داذه که هشت ماهشه،الان تازه فهمیدم که زنه دوباره حامله س.واقعااعصابم داغون شد باخودم گفتم خدایاچراآخه اینابایدبچه داربشن دوباره،به خاطربچه هام دارم تحمل میکنم ولی خیلی سخته برام خیلی،قبلادوشب پیش اون بودیه شب میومداینجا ولی الان هردفعه یه بهونه میاره ومیگهاونجانمیام.دارم کم میارم دیگه.برام دعاکنیدتوروخدا😭😭😭😭😭
میتونی به بچه ها یاد بدی احترام بیشتری بزارن بهش اقتدار بدین کار خوبی میکنه ازش تعریف کنیدپیشت میاد ...
😑😑😑چطوره یه مدال هم بندازه تو گردنش؟! یا وقتی میاد فرش قرمز براش پهن کنه!
بزن باران به نام هرچه خوبیست /به زیر آوار گاه پایکوبیست /مزارع تشنه جویباران پر از سنگ /بزن باران که وقت لای روبیست /بزن باران بهاران فصل خون است /بزن باران که صحرا لاله گون است /بزن باران و شادی بخش جان را /بباران شوق و شیرین کن زمان را /به بام غرقه در خون دیارم /به پا کن پرچم رنگین کمان را
بده به پدرشون. مطمئن باش روز دوم خودش بچه هارو بهت پس میده. این ادم اگه مسئولیت پذیر بود زن و بچه هاشو ول نمیکرد بره با یه ....
بزن باران به نام هرچه خوبیست /به زیر آوار گاه پایکوبیست /مزارع تشنه جویباران پر از سنگ /بزن باران که وقت لای روبیست /بزن باران بهاران فصل خون است /بزن باران که صحرا لاله گون است /بزن باران و شادی بخش جان را /بباران شوق و شیرین کن زمان را /به بام غرقه در خون دیارم /به پا کن پرچم رنگین کمان را