من چندسال باخانواده شوهرم تو یه اتاق و یه خونه زندگی کردم
و به مشکلات زیادی بر خوردیم
 به دلیل اختلافاتی که باخانواده شوهرم داشتم و دلیل یه سری این اختلاف ها هم پدرشوهرم بود
بارها و بارها از دادگاه طلاق برگشتم
بار آخری دیگه قاضی به شوهرم گفتش که با خانمت بت خانواده ت قطع ارتباط کنه
ولی جدانشید بخاطر بچه تون، خلاصه که شوهرم مجبوووور شد بپذیره
و این شد که ما 4ساله قطع ارتباط کاملیم
یعنی فقط من نمیرم خونشون ولی شوهرم وبچه م میرن
اونا هم (خانواده شوهرم) خونه ی من نمیان
یعنی من دیگه اجازه نمیدم که بخوان بیان
من حتی مراسم های عزاشون هم شرکت نمیکنم به هیچ عنوان
پدرشوهرم بااینکه چندتا دختر وپسر دیگه هم داره
(البته پسرش قابل اعتماد نیست ولی دختراش قابل اعتمادن براش، حتی یکی ازدختراش مجرده و با خودشون زندگی میکنه) 
باتمام این ماجراها
پدرشوهرم سند تمام ملک و املاک وزمین ها و خونه شو داد دست شوهرم
که بده من براش نگه دارم!!!!!!
و حتی دخترش که مجرده مانع شد و گفت بده خودم نگه دارم، اما پدرشوهرم قبول نکرده و به شوهرم داد
شوهرم هم آورد داد دست من که نگه دارم
(اینم بگم بدونید تو شهر ما صندوق امانات بانک نیست) 
بچه ها بنظرتون با تمام این داستان ها
چرا باید پدرشوهرم سند اموال و دارایی هاشو باید بده دست منی که حتی دیگه سلام هم بهشون نمیکنم آخه؟؟؟ 
شما چی به ذهنتون میرسه
من که خودم هنگ کردم 
مغزم قفل کرد اصلا
شما چی فکر میکنید؟؟؟