دلم خنک شد چون واقعا ذات خرابه
ما با داییم و مامان بزرگم و.... رفتیم مامانه بابامو نبردیم بابامم خودش میگه اگه این میومد دعوا راه مینداخت
واقعا مریضه سادیسم داره اون سری بردیمش کلی فحشمون هم داده که من باقالی پلو با گردن میخواستم 😂😐 حالا فامیلا گفتن چه عروسی هستی که مادر شوهرتو نبردی خانواده خودتو بردی مامانمم گفت به شما ربطی نداره
نظرتون چیه