شوهرم با برادر هاش یک کار شریکی زدن و یک میلیارد سه نفری نسیه کردن کارشون نگرفت و مجبورن این یک میلیارد رو شریکی بدن یعنی ما ماشینمون رو بزاریم و طلاهام بزارم برادر شوهر دیگم هنوز عقده و هنوز عروسی نگرفتن و هیچی نداره یک مقدار طلا داره که دست پدر زنشه که اون قطعا نمیده برادر شوهر دیگمم۲۰۰ می‌زاره وسط ولی زنش طلا داره ولی گفته دندون هامو بکشید این ها رو نمیدم و ما حدود ۵۰۰ میلیون کم داریم پدر شوهرم یک زمین داره ولی شوهرم از دل نمیشه که پدرش اون رو بزاره وسط حاضره ما همه چیمون بره ولی یک وقت آب تو دل پدر و مادر و برادر هاش تکون نخوره حالا من موندم با این خانواده چیکار کنم طلا ها رو بدم و از شوهرم حمایت کنم یا مثل عروس های دیگه بگم به من چه،اگر هم ندم شوهرم میدونم همه مسئولیت رو به دوش میکشه چون خانوادش و پدرش هیچ وقت مسئولیتی بر دوش نکشیدن و همیشه شوهر من مثل یک پدر این ها رو مدیریت کرده و میگه حتی برم کلیه هامو بفروشم این پول رو خودم جور میکنم من موندم با این مرد چیکار کنم حمایتش کنم یا تنهاش بزارم میگه طلا هاتو بدی باز برات میخرم اما میدونم به بدبختی به این راحتی نیست دیگه
من بودم نمیدادم با ثابقه ی درخشانشون
نه نزار
اخه چرا مردا اینجوری ان؟ بابا شریکی اسمش روشه تو سود دهی تو ضرر هم باید شریک باشن! ب همسرت بگو اگ کارتون میگرفت موقع سوددهی داداشات از هزار تومن از سهم خودشون میگذشتن؟؟ به ولله که نه تا قرون اخرشم میگرفتن ازتون... حالا هم همینطوره باید توی ضرر یکسان همه پول بده، تو اگ نظر مارو میخای، طلاهاتو نده بگو منم مث بقیه ی جاری ها طلاهامو نمیدم شوهرت بزار تاوان بده که دیگه بافامیل شراکت نکنه وگرنه ذین بار آخرش نخواهد بود خواهرمن
من بودم این کارو نمیکردم، بدتر خودتو از چشم میندازی با این فداکاری ها، یعنی چی فلان کسک برا بچه هاش زمینشو نده ، بقیه طلاهاشونو ندن که چیه تو بدی؟ چیکازه حسنی تو این ماجرا، بزار گندی ک زدن رو برادرا با هم جمع کنن. لازم شد نهایت پدره زمینشو بفروشه.
راستش تو این ماجرا یه طرف جاری ها و برادرشوهراتن ولی یه طرف هم شوهرته ببین کدوم طرف سنگینی میکنه
متاسفانه شرایط سختیه
اگه سود میکردن همون برادر شوهر ها نمیذاشتن شما یه قرون بیشتر ببرید الانم ضرر رو تقسیم بر۳کنن شما سهم خودتون و بدید بقیه هم مشکل اوناست باباشون میخواد زمین بفروشه یا قرض کنه براشون
اگه قراره شما طلا بدید هم تو جمع بگید طلا به وزن میدم وقتی کارشون گرفت به وزن بهت برگردونن وگرنه شما هم مثل اون جاری هات باش این و از منی که ۲۰ سال سابقه زندگی مشترک دارم قبول کن
ضرر رو بده ولی خودت و شوهرت پشت دستتون رو داغ کنید دیگه با این ها کاری انجام ندید
آره ببین حدوده ۵سال پیش همینطوری شریک شد با برادرهاش من اونجا ۴تا النگو با دوتا انگشتر دادم گفتم یک کار جدید راه بندازه کمک خرجی باشه بعد از دوسال و نیم خدا شاهده هزار تومان به ما سود ندادن از آخر بعد از دوسال و نیم پولمون رو دادن ولی باهاش شد دوتا النگو بگیری کلا یعنی طلاهام رفت
دقیقا به برادر شوهرم پیام دادم گفتم من یک دفعه دادم دیگه بخاطر بقیه زندگیمو نمی‌زارم اینا مال بچه هامه نه مال بقیه بعد گفت من تو دنیا فهمیدم فقط برادر به درد آدم میخوره انگار من گفتم برو این کار شریکی رو بزن من از اول با شراکت با خانوادش مخالف بودم
به نظر من بهش بگو طلا زیور زن هست بهش نباید به دید سرمایه نگاه کنه و خیلی آروم پاتو بکش کنار.
