۱۱۲۲۸🤍 آرامش تنهایی وصله به همین منفوریا! ولی دلم کفِش صاف تره از کف کله منصوریان !😄 سفید عین کف بهشت ! میشه از تنهاییای ما هزار صفحه نوشت! میشه از تنهایی یه کوه آتشفشان شد و فوران کرد میخام انقده بد بشم ک شعرام بمیرن.. انقده نخونم ک صدام بگیره .. میخام بزنم تو خاکی ی بار دیگم ..انقده لش و لوش ک تهران ب ....میخام همه اونا ک ذهنشون نجسه ببازن...برای خراب کردن هیولای خودساخته چوب ها آتش لازم است و سیل ها اشک.گر جهنم میروی مردانه رو و بدان جهنم را داغی معناست و جنگ را خون اول در خود ببین بعد بخواه ! من هروقت ک چش وا کردم بودم انگار تو برزخ ن راه پس ن پیش همش یهو برق رف! پرت ع جامعه حتی پرت ع هدف!!
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
غمگین ترین تصمیم مهاجرت بود ک خیلی طول کشید تا بپذیرم و برم دنبالش،ولی الان بابت اون تصمیم غمگین طولانی خوشحالترین و شکرگذارترینم،خوشحالم ک در کنار اصیلترین دیندارترین غیورترین فرزندان کوروش💔 نخواهم زیست *امروز دلم خواست بنویسم نزدیک ب پانزده ساله منتظرم امروز ک روزها را شمردم دلم ب حال خودم سوخت پونزده ساااال هرشب انتظار و دعا و نذر و نیاز و شکست ...دعام کنید حتی الانم با ناامیدی و خستگی نوشتم دعام کنید یعنی تموم میشه این انتظار یا اینکه من تموم میشم؟ امروز هفده مهر نذر حدیث کسا برداشتم برای انتظار میدونم ک پشت این میام مینویسم انتظار پونزده ساله من ب لطف پنج تن آل عبا تموم شد و همه چیز اونجور ک میخاستم با خوشحالی و رضایت و برکت سر اومد💕😍یادتونه اول پروفایلم نوشته بودم از سگ کمتر و اینا؟ب خاطر امتحانم نوشته بودم،اون آزمون به سر رسید با موفقیت بزرگ و خوشحالی و خوشگذرونی بزرگتر و خاطرات شیرین تر به پایان رسید♥️اونقدر شیرین ک شب ازمون مصاحبه ام اوکی شد،و تا چند روز دیگه دختر زیبای گیسو کمند چشم تیله ای میره ب هامبورگ زیبا💌😅بزنید دست قشنگه را،ماشالله لاحول و لا قوة الا بالله آلعلی العظیم استغفرالله ربی و اتوب و الیه هیچوقت از اینا ننوشتم ولی الان دلم میخاد بنویسم♥️💝😌
باز باران با ترانه با گوهر های فراوان. می خورد بر بام خانه یادم آرد روز باران گردش یک روز دیرین خوب و شیرین توی جنگل های گیلان کودکی ده ساله بودم نرم و نازک چست و چابک با دو پای کودکانه می دویدم همچو آهو می پریدم از سر جو دور میگشتم ز خانه می شنیدم از پرنده از لب باد وزنده داستان های نهانی راز های زندگانی برق چون شمشیر بران پاره میکرد ابر ها را تندر دیوانه غران مشت میزد ابر ها را جنگل از باد گریزان چرخ ها میزد چو دریا دانه های گرد باران پهن میگشتند هرجا بس گوارا بود باران به چه زیبا بود باران می شنیدم اندر این گوهر فشانی رازهای جاودانی بشنو از من کودک من پیش چشم مرد فردا زندگانی خواه تیره خواه روشن هست زیبا هست زیبا هست زیبا
۱۱۲۲۸🤍 آرامش تنهایی وصله به همین منفوریا! ولی دلم کفِش صاف تره از کف کله منصوریان !😄 سفید عین کف بهشت ! میشه از تنهاییای ما هزار صفحه نوشت! میشه از تنهایی یه کوه آتشفشان شد و فوران کرد میخام انقده بد بشم ک شعرام بمیرن.. انقده نخونم ک صدام بگیره .. میخام بزنم تو خاکی ی بار دیگم ..انقده لش و لوش ک تهران ب ....میخام همه اونا ک ذهنشون نجسه ببازن...برای خراب کردن هیولای خودساخته چوب ها آتش لازم است و سیل ها اشک.گر جهنم میروی مردانه رو و بدان جهنم را داغی معناست و جنگ را خون اول در خود ببین بعد بخواه ! من هروقت ک چش وا کردم بودم انگار تو برزخ ن راه پس ن پیش همش یهو برق رف! پرت ع جامعه حتی پرت ع هدف!!
تمرکزشون تو یه چیز دیگس . هدف.درس یاهرچی. همینا ب هدف ک رسیدن بیشتر از همه میدرخشن. البته نه همشون
اسم کاربریم! من نمیدونستم نمیشه عوض کرد وختی نوشتم حالم اصلا خوب نبود . خلاصه شد دیگه .حالا ک شده و نمیشه تغیرش داد برای پدرمادرم فاتحه بخون خداخیرت بده💚
چیکار کنم خب حوصله این چیزا ندارم به قول بعضیا ادایی نیستم خودمم با لباسی که راحتم میرم بیرون نه اینکه به خاطر اینکه بقیه بگن وای چه خوشتیپ خودمو اذیت کنم
دیگر تنها،گریه حالم را می داند...از عشق،دلتنگی هایش می ماند...