چندساله عروسی نرفته ی چندتا هم بود دو سه تا شرایط جور نشد بریم خیلی دلم ی عروسی میخواد حال و روحیم عوض شه واقعا اگه هم باشه معلوم نیست بریم یا نه چون بابام هی میخواد بگه من حوصلله ندارم برم ی شهر دیگه عروسی درصورتی که دو سه ساعت راه بیشتر نیست واقعا دیگه دارم میمیرم عروسی میخواممم یکی هم بود تازگی اما ی فامیلامون فوت شد معلوم نیست کی بگیرن دیگه 😭😭
منم ولی لباس ندارم موهامم کوتاهه
لوازم آرایشمم ته کشیدخ
برو دم در یک تالار بامهمونا وارد شو کسی متوجه نمیشه.😂🥰
ما هم حدود دوساله نرفتیم عروسی
کلا هم عروسی هامون خوش نمیگذره چون زنونه مردونه جداست
خانما هم زیاد اهل بزن و برقص نیستن
یعنی میری عروسی با عزا و افطاری فرق ندارن
چند وقته دیگه عروسی فامیلامونه جای من برو
کاش عروسی من بود تو رو دعوت میکردم بخداقرار بود بعد ۱ساا ونیم دوستی بدبختی مکافات عقد کنیم دوست نامرد اشغالم حسادت چطوری چشمش میگیره با بدگویی پشت سرم برای خواهر پسر و حتی رفتن پیش دعانویس دعا گرفتن ۲ هفته آخر خواستگاری یعنی مونده بوده همه چی بهم خورد تابستون وگرنه قرار بود بود انقدر نفرینش میکنم امیدوارم خدا جوابش بده اشغال
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
