خیلی چیزارو دیدم شنیدم تحمل کردم و اذیت شدم
چرا هیچ قانونی برای ادمای روانی وجود نداره؟
خب خیلیا هستن با چنین روانیایی زندگی میکنن یا میشن یکی مثه خودش یا بخاطر ژنتیک بچهای روانی تحویل جامعه میدن و این برای جامعه سمه😐
چمیدونم اینارو بگیرن بستری کنن درمان اگه نشدن نگه دارن
من با یه ادم روانی که مثلا بابامه تو یه خونه ام
این ادم از رفتارای زنانه فقط نزاییده
صبح تا شب خونست و مفت خوری میکنه و وحشیگری و راجب همه چی حتی شام چی باشه نطر میده و همه باید هرچی اون کوفت میکنه بخورن
اصلا مسئله من اینا نیست
این ادم اشغال از همون روز اول که با مامانم ازدواج کرد روزی نبود و ظلمی نبود که از مادرم من و برادرام دریغ کنه
ثانیه ای بخاطر این حرومزاده ما ارامش نداشتیم
فکر کن حتی پولم نداشت😐اذیتو ازارم که داشت عین ملکه عذاب و فقط باعث دردو رنج چهارنفر شد
یعنی یه روانی زندگی چهارنفرو تباه کرد😐
من دیشب با پول خودم موز گرفتم از در میام تو نفرین میکنه،میرم اشپزخونه چراغو روشن میکنم نفرین میشنوم،دیروز درو زدن پست بود کارت بانکیمو اورده بود شروع کرد فحاشی سر اینکه کارت گرفتم
همه برگاشون ریخته بود که خب این روانی چه مرگشه؟میرم خونه عمم زنگ میزنه میپرسه اونجام یا نه؟
بعد ادمایی که به اینو به بیغیرتی میشناسنش میگن چرا باید زنگ بزنه امار بگیره
میگم چون بهونه نداره و من چپ نمیرم که مثه وحشیا حمله کنه بهم،میخواد اون کورسوی امیدو تو دلش زنده نگه داره
حالا بزرگ شدم ولی بچه بود سر اینکه من یه غذاییو دوست نداشتم کتک میخوردم،بچها جدی به عمقققق فاجعه فکر کنید!
هیچوقتتتت ضربه جسمی روحی روانی که خوردم ازش به حق نبود همیشه سر اینکه زمین کجه تو چجوری داری صاف راه میری کتک خوردم فحاشی و توهینای زشت و نفرین و عربده و وحشیگریو تحمل کردم،و انقددددر زیاده که اینایی که گفتم 1/۱۰۰۰۰۰۰۰۰ بود خیلی چیزای بدتر و بیشتر هست نمیخوام مرورشون کنم شمام حوصله نمیکنید
بعد این وسط مامانمم کم نزاشت یه چندوقتیه اقرار میکنه به گناهای خودشو شوهرش ولی کمو بیش مثه اونه و من دلم باهاش صاف نمیشه🥲
خلاصه که خیلی اذیت شدم هنوزم دارم میشم
یعنی من سرخوابو بیداری سر حموم و دسشویی و همهههه کارای روتین خیلی بی دلیل فحش میشنوم😐و تحملم سر اومده جدی جنون میگیرتم میبینمش
چند وقت پیش عین سگ هار بی دلیل پرید بهم و فحشای درخور شان و لیاقت خودش داد و من به حدی به جنون رسیدم که میخواستم شیشه پنجره رو بشکنم و به خودشم حمله میکردم تا بتونم بزنمش
چون همون شب و اون هفته بارها زرای بزرگتر از دهنش زده بود و خودش تهدید به قتل میکرد هیچی داداشمو تحریک به اینکار میکرد😐من ریدم تو قانون مملکتی که به این ادمای حرومی چنین اجازه ای میده
تو گه میخوری حرومزاده(همیشه همینها،حتی یکی دیگه روهم ترغیب به کشتن دخترش میکرد که اون دختر مادر بود شوهر داشت،فکر کردین قاتلای زندانی کیان؟همینان،فکر کردی زن کشیها توسط کی انجام میشه؟توسط همین ادمای کمتر از گه)
لطفا فاز نصیحت نگیرید من بتونم اسمشو از شماسنامم پاک میکنم و ارزوم اینه پدر واقعیم نباشه این ادم حتی غریبه هم نیست برام بلکه دشمنمه پس حق دارم به کسی که به شدت به من ازار رسونده فحش بدم
من میخوام از خونه فرار کنم
ولی چندتا مسئله هست
پول ندارم و باید برم شهر دیگه ای
و موندم اگه گوشیمو عوض کنم و یه سیمکارت به اسم ناشناس نگیرم
و کد ملی و اسممو جایی ثبت نکنم و از کارت بانکیم استفاده نکنم و شهری که میرم به اسم خودم بلیط نگیرم
راهی هست کسی بتونه منو پیدا کنه؟!