حق دارم که اینارو گفتم خسته شدم
یه داداش دارم سه سالشه
مثل یه مادرم واسش بخاطرش جایی هم نمیرم
مامانمم منو جایی با خودش نمیبره یا داداشمو بهونه میکنه یا میگه غذا نپختی واسه بابات و بچه ها نمیبرمت
بعد امروز داشتم بهش میگفتم سه ساله آسایش ندارم کاش بچه ب دنیا نمیاوردی …
یهو مامانم شروع کرد دعوام کرد بعد گفت حق مادریم گردنته…جواب ندادم چون با هرلحنی حرف میزدم میگفت داری بهم بی احترامی میکنی بعد رفتم خونه رو مرتب کنم گفت حق نداری کنیو فلان…برو بیرون هرجایی دلت میخواد برو….
بعد خیلی گیر داد برو از جلو چشمام اومدم تو اتاق
ولی هنوزم مامانم عصبانیه نمیدونم چکار کنم😣😞