سلام بچه ها
راستش این چند روز درگیر داستانا جاریم و برادر شوهرم و دلداری دادن مادرشوهرم بودم اصلا وقت نکردم به زندگیم برسم
امروز رفتم محل کار همسرم براش ناهارشو ببرم دیدم نیست
تازه یه منشی استخدام کرده یه دختر متولد ۸۵ دیدم اونم نیست
از کارگرا پرسیدم شوهرم کجاست یه جور بدی بهم نگاه کردن جواب منو ندادن
پرسیدم خانم میری کجاست پوزه خند تحویلم دادن من غذا شوهرمو گذاشتم و اومدم
به نظرتون شک کنم. ؟