یعنی من باید مثل مجسمه جلوش بشینم خیچ کار نباید بکنم هیچ جا حق ندارم برم با هیچ کسی حق ندارم حرف بزنم اگر با کسی ارتباط بگیرم انقدر میره تو قیافه و یه حرفایی میزنه تا من خودم ارتباطمو کمرنگ کنم باهاش یا قطع ارتباط کنم
فقط از یه دوستم اونم چون سالهاست دوستیم و خط قرمزمه نتونست جدام کنه فقط همین یکی.
خونه پدرمم خودش میبره و میاره
تو این ۷ سال یک شب حتی یکککک شب نزاشته خونه پدرم بمونم
میگه مگه آواره ای!😳
یه بیرون برم با بچه هام انقدر سوال میپرسه که از توش یع چیزی در بیاره
نمیزاره من کت بپوشم میگه کوتاهه فلانه
دوست داره مثل پیرزنا بگردم
اونوقت خودش عینک آفتابی و ماشین شاسی بلند و خوش تیپ میچرخه
این نا عدالتیه
شما باشید چطور رفتار میکنید که هم از این همه بی منطق بودن دست برداره همم دعوا نشه