کسی بچتونو دعواکنه واکنشتون چیه

خب وقتی زمان درمانش طولانیه باید یه جایی رو اجاره کنن اونجا بمونن تو با بچه کوچیک نمیتونی هم مریض داری کنی هم بچه هاتو نگه داری به شوهرت بگو یه جا رو بگیر برا خانواده ت 

بااحترام میگم لطفارعایت کنیدخوشم نمیادکسی به بچم چیزی بگه

حالشون بده//هرچی گفتن چیزی نگو//این چند روز هم میگذره بزار ی خاطره خوب بمونه توی ذهنشون///ازت خواهش میکنم تحمل کن و بحرف ی سری ازین جماعت اصلا و ابدا گوش نکن و شرایط زندگیتو خراب نکن

برادرزاده شوهرم چند ماه پیش با ۱۸ سال سن یه حرفایی به دخترم زد جوری بچه رو ترسوند که بچه بلند بلند گریه میکرد .من رسیدم دیدم مادرشوهرم و دخترشم وایستادن اونجا لال فقط نگاه میکنن.حالا بچه من ۵ سالشه‌.باهاش دعوا کردم و گفتم بی خود کرده بچه رو ترسونده و اون جواب داد منم کم نیاوردم.از اون روزم تحویلش نگرفتم.حالا مادرشوهر و خواهرشوهرم برام قیافه گرفتن تو نباید به فلانی حرف میزدی بچه بهش برخورد! اصلا برام مهم نیست

مدیریت کارها رو دستت بگیر.  هر طور که بلدی.  مثلا تو کار خونه از کسی کمک بگیر و تو اون فاصله خودت با بچه بازی کن ببر بیرون.  از قبل هم بگو که برای اینکه بچه ها قبلا عادت داشتن و آزادی بیشتری داشتن،  الان باید بیشتر وقت بگذارم که هم شما و هم خودشون اذیت نشن.  اگر هم نمیتونی کار خونه رو به کسی بسپاری،  بچه ها رو مثلا یک روز بگذار خونه مادرت و خونه خودتون چند مدل غذا خورشتی مثل قیمه و قرمه سبزی درست کن و فریز کن.  تا باز هم در طول روز بیشتر وقت با بچه ها بگذرونی.  حین بازی کردن باهاشون به بچه ها با احترام صحبت کن.  اونها هم متوجه بشن،  یه مقدار هم از همه وظایف کم کن و به بقیه اضافه کن. کلا منظورم اینه مدیریت کار رو به عهده بگیر نه خود کار رو.  به هر حال تحمل ات رو بالا ببر.  دوره سختی هست.  دیدم قبلا...  خیلی سخته.  انشاالله روزهای خوش در پیش داشته باشید. 

من باشم به هیچ عنوان به کار فکر نمیکنم فقط ارامش روانم

به نطرم همینجا بمون و نرو شهرستان

وقتی درامد همسرت خوبه میخوای چیکار بشین خانومی کن

من سر بچه هام با احد ناسی شوخی ندارم. همه هم اینو میدونن. پسرم کوچیک بود بابام دعواش کرد به قرآن قیامتی راه انداختم که بیا و ببین . درسته بزرگترم بود اما وقتی خودش احترام خودش رو نگه نداشته و بیخود بدون اینکه پسرم کار بدی کنه دعواش کرده دیگه جای احترامی برام نمی مونه. 

مطمئن باش تاخرابت نکنن نمیرن

چون نمیتونن زحمات توراجبراکنن دنبال ی ایراد میگیرن تا زشتت کنن

پس بهتره ازفرصت استفاده کنی وبه شوهرت بگی من  توان ندارم   وخودش ی فکری براتون بکنه

سختی این دوران روی بچه ها وخودت اثر ماندگار وبدی داره

و اگه لازم شد باروی خوب ازشون خداحافظی کن وبرو

ولی دنبال سرکاررفتن نباش فعلا 

افکار اینا اینجورنیس اینا میگن پسربزرگ کردیم واس این روزا

پسر مگه هتله؟ خب همسرت متوجه نمیشه که جا کمه و بچه ها اذیتن؟

مشکلش چیز دیگه ای بود ها میگه بچه هامو دعوا کردن و...نمیخواد جایی بره

بنظرم فعلا کوتاه بیا و چیزی نگو چون بعدا اگه پدرشوهرت عمرشو داد ب شما روزگارتو سیاه میکنن

تاپیکو کامل نخوندی

سلام استارتر

خواهشا به حرف این جماعت تیر زهراگین وارد زندگیت نکن

این روزها میگذره و تموم میشه پدر شوهرتم که میگی عمرش به دنیا نیست. اصلا دعوا راه ننداز خودتو خراب نکن عزیزم. سعی کن زندگیتو بگیری دستت نزار هرکس هر کار خواست بکنه. ساعت خواب بچه هات شد برق هارو خاموش کن بگو ساکت باشین ساعت خوابشونه. موقع غذا ‌شد بگو فلانی لطفا کمک کن سفره بنداز. فلانی لطفا ظرف هارو بشور من میخوام دوش بگیرم یا فلان. بعد هم به مادر شوهرت بگو مردای نامحرم هر دقیقه نیان اینجا من سختمه.

مشکلاتتو بیان کن ولی با لحن زیبا

من خانواده همسرم جمعه ها همیشه اینجان. عصرا میگم میخوام بچه هارو بخوابونم لطفا سر صدا نکنید اونا هم میخوابن. شب هم 10 خاموشی

یادت باشه اونجا خونه تویه نذار مدیریتش از دستت در بره

بذار بچه اتفاقا اذیت کنه نیان دیگه وقتی فهم شعور ندارن، خودت اصلا بچتو دعوا نکن