خیلی دلم پره ...
الان نزدیک ۴۰ روزه صدای اذان میشنوم دستمو بالا میبرم گره میکنم میگم خدایا سپردمشون به تو ...
آخه من نه بی احترامی کردم نه کار بدی کردم سرم گرم زندگی خودمه ...
فکر کن زن سابق شوهرم ،دخترخاله شه .
مادر شوهره با دختر خواهرشم نساخت .سالها باهم جنگیدن حرف نزدن ...همیشه دختر خواهرشو نفرین میکرد .حالا اون سالی که من باهاشون قطع رابطه کردم ،رفتن با اون رفت و آمد کردن به خیالشون که من میسوزم .حالا مادر شوهره میشینه پیش همه میگه خدا پسرمو لعنت کنه دختر خواهرمو طلاق داد رفت اینو گرفت .فقط به خاطر اینکه شوهرم دوسم داره
بخدا از هر نظر صدتا پله بالاترم ازشون ...
دختراش چند سال پیش حرف درست کردن که شوهرم زن سابقشو صیغه کرده و میره و میاد و ...
دلم انقدر پره ازشون که تا یه هفته میتونم یه ریز برات بنویسم .
فقط از سر آبروم دیگه ولشون کردم