2777
2789
عنوان

شش ماهه باردارم و امشب بحث بدی کردم با شوهرم

| مشاهده متن کامل بحث + 328 بازدید | 21 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عزیزم چرا خودتو ناراحت میکنی میگفتی زنگ میزنم و نمیزدی و میگفتی زنگ زدم در دسترس نبودارزش نداره خودت ...

اومده به شوهرم میگه زنت زنگ نزده حالمو بپرسه در این حد توقعش زیاده از من ولی خودش هیچی

اومده به شوهرم میگه زنت زنگ نزده حالمو بپرسه در این حد توقعش زیاده از من ولی خودش هیچی

بذار بگن بخدا تو نزدیکام نمیشناسم که از من بیشتر به خانواده ی شوهر خدمت کرده باشه

بعد نه همسرم نه خانوادش هیچ کدوم قدرشناس هم نیستن 

هر چقدر هم تقلا میکنم که مثل اونا سنگ دل باشم باز همسرم نمیذاره یا دل خودم طاقت نمیاره

بذار بگن بخدا تو نزدیکام نمیشناسم که از من بیشتر به خانواده ی شوهر خدمت کرده باشهبعد نه همسرم نه خان ...

درسته ولی واقعا خیلی حرفه ۳ ماه من تو خونه افتاده بودم  هیچ جا نمیتونستم برم دریغ از یه احوال پرسی اخه مگه من دشمنش بودم که اینطور باهام رفتار میکنه

واقعا چرا بعضیا انقدر بیمعرفتن جواب این همه خوبی که کردم اینجوری دادن

از طرفی هم غرورم شکسته چرا باید خوبی کنم ولی در جوابش وقتی حالم بده خودشون بکشن کنار

عزیزم خانواده همسرم و خاندان همسرم همه دخترزا و فقط همسرم و پسرعمویش پسر بودن

حالا همسرم گفته بود باردار بشی، پسر بشه خانوادم چه ها برای خودت و پسرت نمیکنن، از ازدواج قبلی همسرم دختر داره

باردار شدم، بچم پسر دریغ از سر سوزنی محبت، اینقد دشمنی و کینه توزی کردن خواهراش و مادرش، مادرهمسرم که کادو هیچی نداد، اذیت بود و اذیت و دخالت

تو تمام سه چهارسال اول دعوا و درگیری میساختن

منم فقط هرسال عید ۲٠ دقیقه میرم دیدن، اونم اینقد خودمو همسرم و پسرمو شاد و راضی از زندگی نشون میدم که بترکن

با دخترا که قطع ارتباط چندین سال همو ندیدیم سر حسادت دنیا اومدن پسرم

ده سال شده دوباره باردارم، خبر دارن ولی مادرهمسرم نه زنگ زده نه اومده دیدن

سالها بود بخاطر اینکه تو باداری اول اذیت کردن تصمیم بچه دوم نداشتم

اما مشاور پسرم گفت زندگی خودت رو داشته باش و بخاطر پسرت بچه دوم بیار

هیچ انتظاری ازشون ندارم، انگار مرده هستن سالی یکی دوبار زنده میشن

منم با همسرم دعوام شد گفتم خبرخونه مارو جرا میری میدی، وقنی همو نمیبینیم چرا از خونه من خبر دارن

چطور خواهرت باردار بودن غریبه به من گفت، حالا من باردارم رفتی گفتی

سکوت کرد و سکوت

مردامونم واقعا موندن از دست خانواده مزخرفی که دارن


عزیزم خانواده همسرم و خاندان همسرم همه دخترزا و فقط همسرم و پسرعمویش پسر بودنحالا همسرم گفته بود بار ...

دقیقا وقتی خودشون انقد غریبه میگیرن چرا شوهرم بیاد حرف ببره بیاره و باعث ناراحتی بشه واقعا درک نمیکنم چرا نمیخواد بفهمه خانوادش درست نیست انقد طرفشونو نگیره.

بالاخره محبت و احترام دوطرفس وقتی من از روز اول ندیدم از اونا  چجور باید جواب بدم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز