خدا لعنت کنه مادر شوهرمو بیشرف نمیتونه ببینه شوهرم چند روز خونست زنگ میزنه بیا بیا یه روز در میون باید خونشون باشه نمیتونه باور کنه پسرش زن برده
عزیزدلم اروم باش
شاید کار واجب داره
تو هم برو پیششون
اصلا فک کن مامان خودته
شوهرت باید جوابشو بده.
میدونم که ناراحتی و شاید صبرت سر اومده اما حرمت یه مادر همیشه واجبه سعی کن اروم باشی
حتما اول زندگیتونه...
منم همین طور البته اول زندگی افتضاح تربود علاوه بر این که مادرش می‌گفت بیا خودشم همین طور بود میخواست بره ...پدرم در اومد کارم گریه بود ....من که نمیبخشمشون .. ازدواج کردم از تنهایی در بیام دهنم سرویس شد... پنج شنبه جمعه کلا می‌رفت پیش پدر مادرش ....مریض بودن می‌رفت.. ۶ ماه حامله بودم مادرش عمل کرده بود یک هفته رفت اونجا ومن خونه بابام طاقت نیاوردم خودم با پدر مادرم رفتم پیشش .. دیگه از یه جایی تصمیم گرفتم بیخیال باشم خودمو اذیت نکنم ...الان حالم بهتره... و تقریبا بیخیال شدم ولی خب بازم سخته ...
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
