حس خوبی نمیگرفتم دیگم باهاش بیرون نمیرفتم
من شاید ناراحت میشدم
با دوستای زشتت برو بیرون
ما تباه بودیم ، هیچوقت هیچکس نگامون نمیکرد🤣🤣🤣
من دیگه باهاشون بیرون نمیرم اعصابم خردمیشه
خوشگل تر از من نبود
چون خرج خودش میکرد و به خودش میرسید دخترای دانشگاه تو کفش بودن
پسرا نه همچین
ولی اون به من حسادت میکرد این جالبه
راستشو بگم حسودیم میشد اوایل، اونموقع خیلی بچه بودم برام نگاه مردم مهم بود دوست داشتم خوشگل ترین باشم همه نگاه ها رو من باشه ولی همیشه به دوستم توجه میشد ، اما الان بزرگتر شدم به این نتیجه رسیدم که نگاه دیگران چ اهمیتی می‌تونه برام داشته باشه چون یکبار یکی از همین نگاه ها منو به دام انداخت و من ازون شخص آسیب دیدم دیگه نگاه پسرا برام مهم نیست چون میدونم قصد و نیتشون رو . چون فهمیدم قیافه تمام ماجرا نیست از همه مهمتر سر زبون و اخلاقه که ادم رو جذب می‌کنه و این رو به چشم دیدم دوست خوشگل داشتم چون سر زبون نداشت اتفاق خاصی براش نمیوفتاد ولی ینفر دیگه با چهره متوسط به پایین چون زبون خوبی داشت تونست همه چی داشته باشه و این رو تو خیلی مورد های زیاد دیدم. من اوایل برای دیده شدن هفت قلم آرایش میکردم و دیده میشدم ولی الان آرایش نمیکنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
