2777
2789

سلام!

توی این چند روزی که توی سایت عوض شدم احساس کردم یه تاپیک با موضوع فرهنگی و کتابخونی جاش به شدت خالیه، برای همین گفتم دست به کار بشم یه تاپیک بزنم با این موضوع، که شعر ها و قطعه کتایب هایی که دوست دریم رو بذاریم اینجا و به هم دیگه کتاب و فیلم معرفی کنیم. اگر دوست داشتید این تاپیک رو توی علاقه مندی هاتون بذارید تا گم نشه، ممنونم💚

چه شیرین انتظاری دارد این عشق.💕 فندق‌های من سلامت برسید به آغوشمون.😌

  

برای سلامتی و تعجیل ظهور آقامون...حضرت عشق.... مهدی فاطمه صلوات.....شمایی که میخونی..🤨 تویی که دعات میگیره و ما خونه خریدیم از دعای خیرت،واسه سلامتی پسرم هم دعا کن😔

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

هیچکس از آینده خبر ندارد ، مردی که امروز با عجله توی مترو از تو ساعت پرسید شاید یک ماه بعد به نام کوچکش او را صدا بزنی ، شاید دختری که امروز با او قدم میزنی و بستنی میخوری ، چند سال بعد خسته و کالسکه به دست از روبه‌رو به سمتت بیاید و تو سرت توی کیفت باشد و با تنه از کنارش رد شوی ، شاید او برگردد تو هم برگردی یک ثانیه به هم خیره شوید و یک سال خاطره زنده شود ، اصلا شاید هم او از خستگی برنگردد و به پسرش توی کالسکه خیره شود و اطمینان پیدا کند که بیدار نشده باشد ، تو هم همچنان دنبال کاغذ حساب های شرکت توی کیف ات باشی ، امروز شاید علاقه ی عجیب و شدیدی به موهای بلوند داشته باشی و چند سال بعد موهای مشکی ات را با دست از جلوی صورتت کنار بزنی و ظرفی که اب کشیدی را توی ابچکان بگذاری ، هیچکس از آینده خبر ندارد [شاید امروز از این که دیگر نیست ، از این که رفته است توی تاریکی هق هق کنی و دو سال بعد روی نیمکت‌های پارک ملت به آمدنش از دور با لبخند نگاه کنی ، نزدیک که شد با خنده بگویی : باز که دیر کردی]، شاید هم همچنان توی اتاقت باشی و فکر کنی حست چقدر شبیه دو سال پیش همین موقع است ، فهمیدی می خواهم چی بگویم ؟ نه ، نمی خواهم بگویم همه دردها فراموش می شود ، نمی خواهم بگویم حتما زمان کسی که امروز دوست داری را از یادت می برد ، نمی خواهم بگویم کسی که امروز کنار توست دو سال بعد می رود ، خواستم بگویم تغییر شاید نام دیگر زندگی باشد ، خواستم بگویم : بس کن ، دست بردار از این که فکر کنی همه چیز را باید تو درست کنی ، دست بردار از این که فکر کنی همیشه تو مدیر زندگی ات هستی ، انقدر برای فردا ، برای یک سال بعد ، برای اینده با فلانی ، برنامه نریز و نخواه که همه چیز همان طوری پیش برود که می خواهی ، خواستم بگویم خیلی چیزها دست تو نیست و اصلا این چیز بدی نیست ، اینطوری می توانی با خیال راحت تری چای ات را کنار پنجره بنوشی و مطمئن باشی زندگی هم انقدرها دست و پا چلفتی نیست تو را می برد آنجایی که باید ، خواستم بگویم انقدر مطمئن نباش به حس و حال امروزت که همیشگی خواهد ماند ، خواستم بگویم شاید تغییر نام دیگر زندگی است پس ، بهترین اهنگ و بهترین لباست را برای همین ثانیه از زندگی‌ات اماده کن چون هیچکس از آینده خبر ندارد.



#مرآ_جان

چه شیرین انتظاری دارد این عشق.💕 فندق‌های من سلامت برسید به آغوشمون.😌
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792