میخوام بدونم شما جای من چیکار میکردین...
من خونه ام همیشه چون قدم زیادی بلنده و صدام بچگونس اعتماد بنفس ندارم برم سرکار..
۲۳سالمه و اینکه همیشه خونه ام.
ناپدریمم میگه تموم کارای خونرو من کنم من وزنم پایینه واقعا طاقت ندارم یکسره کار کنم دوس دارم غروب یا شب کار کنم..
اونم همش بهم فحش میده داد میزنه میگه تو تیمارستانی هستی تو گاوی تو رو باید بندازن سطل آشغال ..
خمش از ۹ صبح بهم زنگ میزنه من خوابم میاد همیشه مکلی فحشای بد میده میگه بیدار شو وگرنه گوشیتو میگیرم وگرنه ميندازمت تو کوچه با هیمن قیافه و لباس آبروت بره .
من فقط غروب ظرف شستم دیگه حوصله ظرفای شامو نداشتم صبح با لش بی صاحابش ساعت ۷ صبح گفت پاشو دیگه چقد میخوابی پاشو ظرفای دیشبو بشور
صبح ساعت ۹ونیم زنگ زده میگه ۴۰ دقیقه دیگه به بچه غذا بده من برنجو تا بشورم تا دم بیاد طول کشید کلی فحش داد گفت برو ظرفارو بشور الان میام چاکت میدما حمال هزار بار گقت چاکت میدم واقعا ازش متنفرم هرروز فقط راجب کارا و ظرفا صحبت میکنه من حوصله کارای خونرو ندارم چیکار کنم