من جایی کارمیکنم ک صابکارم از هرنظرخانومه بسیارباشخصیت باوجدان مهربون باشعور ازنظراعتقادی هم خیلی ب خدااعتقادداره بهم میگفت همیشه میگفتم خدایاینی میشه ی پسرخوب پیداشه ک مثل من باکسی نبوده باشه تااینکه شوهرش سره راهش قرارگرفته بود وازدواج کردن من روز اولیکه همسرشودیدم فهمیدم اصلا ازنظر لول وشخصیت درحدصابکارم نیس والان دیگ مطمعن شدم چون چندروز پیش شوهرش اومده بود تواینستا بهم درخاست فالوداده بود درصورتیکه پیج من پیویه وفقط ۱۱ تافالوردارم امروزم اومد محله کار و خیلی چپ چپ نگام میکرد اصلااز نگاه شوهرش خوشم نیومد ازاین ادمای مریضه واقعا همش میگم خدایا این دختر ب تواعتمادکرده بود ازت یه ادم خوب خواسته بود این بی لول چی بود قسمتش کردی 
واقعا دلم واسش ریش میشه وازطرفیم نگرانم متوجه رفتارای زشت همسرش بامن بشه و ازدست منم ناراحت شه عذرموبخاد🥲🥲