سر یه کار پاره وقت رفتم که از ساعت ۷ نیم تا ۱ ربع هست
چون دارم برای کنکور ارشد بهداشت هم میخونم شوهرم راضی نبود و نیست که برم چون میگه وقت نمی کنی درس بخونی ولی من میخوام برم
امروز اولین روز رفتم ، شوهرم از سرکار که اومد منتظر بودم ازم بپرسه کار چطور بود اینا آخرش بعد نیم ساعت اومد پرسید یه جور بی حسی که خوب بگو چیکار کردی اونجا
بعدشم که براش داشتم توضیح میدادم از اول تا آخر سرش پایین بود انگار که مثلا حواسش به حرفام نیست و از دیوار من واکنش دیدم از این ندیدم
خیلی دلخورم ازش ولی میدونم بحث راه بندازم دعوا میشه و میگه منکه گفتم راضی نیستم