شوهرم رفته پیش مادرشوهرم از من گله کرده ایشونم اومده کلی نصیحت میکنه

عزیزم کاش بچه نمیاوردی

دقیقا😂 مشکل داره انگار

چرا بچه آوردی تو که اینقدر متنفر بودی تا کی میتونی اینطور ادامه بدی تا کی اون می‌تونه تحمل کنه؟؟؟

ای خاک برسرت واقعا 

خوشی زده زیر دلش 

متنفرم از اینجور ادما

وای عزیزم من درکت میکنم منم اینجوری بودم البته شوهرمودوست داشتم ولی موقع رابطه نمیخاستمش ودرکل احساس میکردم خیلی پایینترازمنه اعتمادب نفس نداشتم باهاش طلاق گرفتم ودوباره ازدواج کردم سعی کن بامشاور رابطه تو درست کنی 

دقیقا دقیقا 

متوجه حرفات میشم

من روزی ک. شوهرم اومد خاستگاری علاقه ای بهش نداشتم چون سلیقم نبود

اما الان خداروشکر میکنم بخاطر اینکع باهاش ازدواج کردم8سال پیش واقعا متوجه ابهت مردونه نمیشدم نمیفهمیدم مرد سنگین و باوقار یعنی چی

گمشو بابا

ی بچه. رو اورده ب این دنیا انگار مادر بودن الکیه ک اینجوری نظر میدی

واقعا خاک توسرش .

عزیزدلم واقعا زجری که کشیدی کاملا میتونم حس کنم  حیف عمر که برای همچین کسایی تلف بشه

چطور سر اینکه دو تا سقط داشتی رفتی پی درمانو تلاش کردی برا بچه دار شدن ازش متنفر نبودی؟؟؟میگی زوری رابطه داشته الان چطور باهاش رابطه نداری پس؟بادست پس میزنی باپا پس میکشی عزیزم خودت بهتر میدونی هیچکس مجبور به هیچ کاری نیست نمیخواستیش میتونستی فرار کنی بهزیستی میتونستی بری یه خانه امن و هزاررر راه دیگه روز اول میتونستی بری پیش یه بزرگ فامیل انقدر شوهرت تحویلت گرفته هوا برت داشته فکر کردی نوبر بازاری نه عزیزم مقصر شوهرته که چون عزت نفس نداره یه سره داره بهت محبت میکنه توم سرت گیج رفته خوشی زده زیر دلت والا اگه نمیخواستی بچه دار نمیشدی درضمن قرص بهت نمیساخت قرص اورژانسی که بهت میساخت دستگاه ای یو دی که بهت میساخت بعد سقط ها اصلا این همه بارداری برا بدنت خطرناک بوده خیلی راحت میتونستی بگی بچم نمیشه دکتر منعم کرده فعلا بچه دار نشم پس مقصر اولو اخر خودتی چطور بلدی بچه دار بشی والا 😂پسر دار شدنم یکی از علتاش ا.رضا شدن اول زنه پس همچینم بی تمایل نبودی این حرفاییم که میزنی همش بهونس والا من بحثم تو نیست ولی خیلی خانم دیدم خوشی زده زیر دلشون  با یه پسر حشیشی میریزن رو تم یا طلاق میگیرن و یه توجیه هم دارن به اسم چون دوسش ندارم پس خیانت نیست اخرش طرف جودی ابروشونو برده همه بچه هاشون هم زندگیشون از دست دادن شوهرت اونقدر پاکه که تو راحت میگی ازش متنفری...اشکال نداره اصلا ما یه دختر خوب خوشگلتر از تو بهتر از تو هم باشه بهش معرفی میکنیم که صیغه شه شوهرتم راضی میکنیم به شرط اینکخ تو خونت زندگی کنه توم جلو دست خانم کار کنی دیگه کاری نداشته باش چجور شوهرتو راضی میکنیم توم حق اعتراض نداریگگدرضمن کاملا جدی گفتم فکر نکن الکیه 

ازدواجت به اجبار بوده قبول  ولی توسه بار اقدام به بارداری کردی اونم اجبار بوده ؟؟مگه میشه دست خودت نباشه

چی بنویسم ک کل حرفات حقه💜✅

عزیزم شما افسردگی بعد از زایمان گرفتی من خودمم اینجور بودم جوری که تو صورت شوهرم داد میزدم ازت متنفرم خوشم نمیاد ازت بعد تقریبا دوسال حالم بهتر شده منم جایی نمیرفتم خونه کسی جز پدر و مادرم نمیرفتم  حتی از روبرو شدن با اقوام  در حد سلام علیک بیزار بودم و مرگم بود ادم دم دمی مزاجی شده بودم خودمم نمیدونستم چی میخوام خوب میشی بهتر میشی بهتره سعی کنی من خیلی با خودم تو جنگ بودم حتی مشاور رفتم تازه یه مقدار حالم بهتر شده

حرفت کاملا درسته و حق باشماست

ولی خب گل وقتی از حرف زدنش حالت بهم میخوره 

وقتی باهاش مشاوره نمیری خب اون باید حرفهاشون به کسی بزنه که به شما منتقل کنن

والا من خودم مشاور حقوقیم انقدرررررر دیدم یکی بگه س تااخرشو میخونم بخدا همین خانم شوهرش خیانت کنه زمین و زمان رو بهم میریزه اگه بهونه ازش داشت خیلی زود ولش میکرد