خانما یه داداش دارم که کوچک تراز خودمه تو کل عمرش یه بار عاشق شد وسه سال مثل مرد پشت دختره ایستاد ولی بعدش فهمید دختره یکی رو پیدا کرده که وضعش خیلی از داداشم توپ تر بود داداشم به وقتی فهمید بااینکه پیش من طوری رفتار کرد که واسش مهم نبود ولی از درون داشت اتیش میگرفت وقتی یه بار ناخوداگاه اشکاشو دیدم خیلی واسش ناراحت شدم الانم دوسال از اون جریان گذشته و داداشم هنوز با کسی دوس نشده و بعدش فهمیدم اون پسره هم یه دوس دختره دیگه گرفته و این دختره رو که داداشمو داغون کرد ول کرده به نظرم اشک یه مرد خیلی پرقدرته حالا نمیدونم چطور داشمو راضی به دوست گرفتن و فراموشی گذشته بکنم؟