نداشته باشه اگه بفهمه یکی داره نمیخره میخاد همیشه تک باشه جهیزش رو انقد گشت تا یه چیزی پیدا کنه ک کسی نخریده باشه کلا خیلی خودشو بدتر میدونه حالا به این کنار
بابام تو باشگاه سوار کاری کار میکنه یه شب همینجوری از دهنش د اومد گفت برای فیلم فرمالیته میخاید براتون اسب بیارم زن داداشمم جدی گرفته الان همه جا میگه قراره تو فیلمم اسب باشه چون تکراری نیست و تا الان کسی اینکارو نکرده حالا اینم به کنار اسب رو نمیشه برد تو آتلیه خب مسئولیت داره بعدشم نمیذارن خودشونم نمیتونن برن تو باشگاه اونجا کلی ادم هست کلاس برگزار میشه مسابقه هست و خیلی هم شلوغه اونجا نمیشه که این با لباس عروس برع اونجا حالا نمیدونیم چجوری بهش بگیم نمیشه چون یا قهر میکنه یا هم هی غر میزنه به داداشم