قضیه مال گذشتس و من باز قراره با این ادم روب روبشم.. تقریبا 1 سال پیش شوهرم گفت یکی از اقوام دور (فامیل های پدری ) فوت شده و باید بره روستا منم موافقت کردم با رفتنش حتی گفتم منم بیام گفت ن اولین باری ک تورو میبینن دلم نمیخواد تو مجلس ختم باشه دفعه دیگه تو. مراسم ها و موقعیت های بهتری باهم میریم و اینکه شوهرم بعدد 10 سال داشت با اون آدما رو در رو میشد چون بعد طلاق پدر مادرش میونش با عموهاش شکرآب شده بود.. یه روز قبل اینکه. بره بهم پیشنهاد داد ک توام بیا با من بریم روستا پدریت مادرم چند ماهی بود ک رفته بود اونجا و منم اتفاقا دلتنگش بودم ولی قرار براین شدد ک من برم روستای پدریم و شوهرم بره روستای پدری خدش برای مجلس ختم .و بعد 2 روز برگردیم و اصلا قرار نبود منو با خودش اون سمت ببره اگه میخونین لایک کنین تا ادامشوبزارم الکی تایپ نکنم
شب شد شوهرم با پسر عموش بیرون بودن حالا این دخترعموعه ک اسمش زهرا بود از من بیشتر پیگیر شوهرم بود هعیی سوال ک کجا رفتن شوهرت کو چرا نمیاد همین ک صدا میومد با ذوق میپرید هوا ک اومدن و میدید اونا نیستن بادش میخابید چند ساعت بعد صدای در اومد اینا همین ک خاستن بیان تو زهرا خانوم چادر دور کمرشو وا کرد و ب حالت خیلی بدی دراز کشید قمبل کرد ک اقا انگار اصلا من نفهمیدن اینا اومدن بیچاره مامانشم کپ کرده بود
من هنگ کرده بودم .. خلاصه شب دور هم نشسته بودیم این خانوم با خنده و بهونه میزد رو شونه شوهرم و قههقهه میزد و شوخی های دستی میکرد منم خیلی حساسم ناراحت شده بودم چیزی هم نمیتونستنم بگم اون چند روز و کلا تو لک بودم
شوهرم با پسرعموش داشتن کیفیت دوربینشون تست میکردن زن عموهه داد و هوار ک چرا با گوشیت داری از دختر من فیلم میگیری شوهرم اخه فیلم هم ظبط نمیکرد فقط دوربین و چرخوند تو اتاق شوهرم برگشت با خنده گفت اخه زن عمو من عکس و فیلم دختر سیاهتو چیکار دارم خانوم خدمو ببینه ماهه بخام فیلمی هم ظبط کنم از خانومم فیلم میگیرم این دختره انگار اسپند رو آتیش بالا پایین میپرید از حرص
انقد بدم میاد از این ادمای اویزوون بابا یارو متاهله چیکارش داری
جنس مخالف درخواست دوستی ندن😡 میشه برا حل شدن مشکلمون صلوات بفرستید خداخیرتون بده امضای قبلیم👇 خدایا هزاران بار شکرت😍😘ممنونم که جواب دل شکستمو دادی🤩 خدایا هیچ زنی و تو حسرت مادر شدن نذار🙏 خدایا مطمئنم به دل ما هم نگاه میکنی و بعده چندسال و ۵ تا سقط بچمونو سالم میذاری تو بغلمون❤️ دختر قشنگم منو بابایی بی صبرانه منتظر گرفتن دستای کوچولوتیم😍😘
اون چند روری ک اونجا بودیم هرجا میرفتیم اینم پشت بند ما میومد همش گوشی میداد شوهرم ک از من عکس بگیر من میگفتم خب بده من بگیرم میگفت ن تو بد میگیری کلی ژست و ادا
شوهرم با پسرعموش داشتن کیفیت دوربینشون تست میکردن زن عموهه داد و هوار ک چرا با گوشیت داری از دختر من ...
ایول خوشم اومد قشنگ سرتاپاشونو قهوه ای کرده
جنس مخالف درخواست دوستی ندن😡 میشه برا حل شدن مشکلمون صلوات بفرستید خداخیرتون بده امضای قبلیم👇 خدایا هزاران بار شکرت😍😘ممنونم که جواب دل شکستمو دادی🤩 خدایا هیچ زنی و تو حسرت مادر شدن نذار🙏 خدایا مطمئنم به دل ما هم نگاه میکنی و بعده چندسال و ۵ تا سقط بچمونو سالم میذاری تو بغلمون❤️ دختر قشنگم منو بابایی بی صبرانه منتظر گرفتن دستای کوچولوتیم😍😘