من سالها عمرمو پای درس و دانشگاه هدر دادم غریبی و شبها تو خابگاها با نیمرو و غذاهای مزخرف سر کردم بخاطر هزینه دانشگاه چه کارهایی نکردم
الان هر اداره ای میری واسه کار مثله یه تفاله با ادم برخورد میکنن یا پاس کاریت میکنن یا اصلا سرشونو بلند نمیکنن جواب سلامتو بدن و به حدی تحقیرت میکنن که فقط ارزوی مرگ میکنی
همه چی شده پارتی بازی و رشوه
از اونطرف میبینم اون کسی که تو فامیل بسنده کرده به یه مدرک دیپلم الان میلیاردره و چند تا مهندس زیر دستش کار میکنن
و من روزی نبوده تلاش نکرده باشم اما نمیشه و مدام طعنه میشنوم این همه درس خوندی و بجایی نرسیدی
باورتون میشه فقط تموم فکرم شده خودکشی