شوهرم گفت دوستت ندارم😭

من بزرگش نکردم بزرگ بود

مبگفت من هرکاری میکنم هرجایی میرم به تو خبر نمیدم توعم نباید بپرسی ولی تو آبم میخوری باید به من بگی

تا اینکه مامانش گفت غلط میکنی زنته باید بهش بگی

حتی اگه دوسش داری هم التماس نکن نزار نقطه ضعفتو بفهمه بعد ها سر همین اذیتت کنه

هر وقت هر کسی بهت گفت دوستت ندارم بگو. بگوزم

اسی چند سالتونه خودت و همسر؟ 

شغل همسرت چیه ؟ شغل ازاده؟

برگزیده سال 

برنده بهترین گزینه از صفحه یک تا 108

میرسه بهههههههههههههه خانم zaزا

تشویق بفرمایید  

اسی من خیلی ناراحتم برات ... چیکار کردی.. نمیخوای راجبش با کسی  از اشناهات حرف بزنی؟؟

اسی سوره مزمل و ناس بخون هر بار بهش چیز شیرین و شربت بده ذکر یا ودود رو بخون به خوراکی بهش بده همش دعا کن بگو خدایا منو نزد همسرم عزیز کن ....اینا تجربه نی نی سایت هست که خیلیا جواب گرفتن 

بگو مهریه مو بده برو گمشو

اتفاقا منم ازت خوشم نمیاد. مورد های خیلی بهتری میتونست سر راهم قرار بگیره اگه به تو بله نمیگفتم. 

اگه یه شک بهش وارد بشه ،همه چیز عوض میشه... مثلاً اگه اشرار بدزدندش ببرندش جای سختی و بهش تجاوز کنند وگشنگی بدن ،بعد یه هفته آزاد بشه..یا دکتر بهش بگه: فقط یک ماه دیگه زنده میمونی و یک ماه باور کنه آخرین لحظه های زندگیشه...مشکل اینه که الآن غرق وفور عشق و نعمت شده و فیلش هوس هندوستان کرده..حتی قرآن هم گفته:ان الانسان لیطغی ان راه استغنی... یعنی انسان ها هنگامی که احساس امنیت وخوش حالی می کنند ،می زنند زیر همه چیز وقدر نعمت رو نمی دونن..پس نسخه اینجور موقع ها یک شک روانی هست..

مردا هییییییچچ وقت به خیانتشون اعتراف نمیکنن غیر از اینکه مدرک داشته باشی ازش

قربون دلت برم.هیچ دردی بدتر از تنهایی نیست.وقتی تمام وجودت پر از زخمه و نمیتونی به کسی بگی حتی اونی که زخمیت کرده

توجه نکن بهش عزیزدلم 

حتما زیاد لوسش کردی و بهش محبت کردی با خودش فکر کرده خیلی ادم خفنیه هوا برش داشته 

یکم به خودت برس ذهن و دلت اروم بشه 

مدیتیشن کن ، نماز بخون ، برو تراپیست ؛ارایشگاه برو ، کتاب بخون ، برو بیرون واسه خودت و لباسای قشنگ قشنگ بگیر بپوش ، بوی خوب بده 

توجه نکن بهش به خودت توجه کن فقط اصلااا پیگیرش نباش 

خودش برمیگرده سمتت 

به خودت برسی به اون توجه نکنی بادش می خوابه 

اصلااااا توجه نکن بهش بزار بی توجهی بشه بهش 

اسم طلاقم اورد بدون هیچ حرفی قبول کن ولی عملی دنبال انجام دادن کاراش باهاش نرو 

مردها مثل ما زنا نیستن وقتی از کسی دل بکنن کندن، نمونش برادر من که بعد از آخرین اهانت و بی احترامی وحشتناکی که عروس و خانواده ی عروسمان در حق برادرم کردن اونم فقط سه هفته قبل از عروسی ، دیگه از فرداش خودش بدون اینکه به کسی بگه همه چی رو کنسل کرد و تا این لحظه حرفش همونه این برای من زن نمیشه وقتی مثل سگ در خونش پرتم کرد بیرون😞 نعوذ بالله خود خدا هم بیاد وسط دیگه زندگی نمیکنه با اون….. البته داستان برادر من با شوهر شما فرق میکنه ، شما میگی به شوهر و خانواده شوهرت احترام میگذاری عروس ما و مادرش جلوی برادرم فحش میدادن به مادرم فکر کن در این حد وقیح همین فحش ها کم کم جمع شد با حرکت آخرشون دیگه کلا برادرمو فراری دادن جوری که میگه تو دادگاه هم نمیخوام برم ریختشو ببینم 

ببین خانم شما توی یکی از پستاتون گفتین که یه مدتی سرد شده و قبلا برخورداش عاشقانه بود 

حالا هم میگه تظاهر میکردم که به نظرم دروغه واسا همین همه انگشتا به سمت خیانت نشونه رفته چون مرد نمیتونه تظاهر کنه عاشق باشه مگر اینکه یکی اومده باشه تو زندگیش و از بودن با شما سرد شده

خانمم میگفت حتی نمیتونم ادای عاشقا رو هم در بیارم چون از ته دل دوست ندارم 

بقول خودش نمیتونم فیلم بازی کنم برات که دوست دارم

شما هم تا مدتی صبر کنید چرا که صبر کلید گشایش هست

معلومه که نه بین رابطه دو طرفس حتی اگر کمی هم تلاش می‌کرد و دوستت داشت جای امید داشت اما اون میگه نمیخوادت و این ینی تمام و بهتره بپذیریش