یدونه دوست دارم که عین خواهره برام از دبیرستان دوست صمیمی و خواهر شدیم تا امروز
خوشگل و ظاهر و باطن خوبی داره و بسیار انسان و با معرفت و ...
خلاصه هر چی خوبی تو دنیاست تو وجود دوست مهربونم جمع شده اما متاسفانه شانس نداشت
داستان زندگیش خیلی خیلیییی عجیبه
تو دوران دانشگاه کلی خاطر خواه داشت با اینکه خیلی زیباست اما هول نبود
یکی از بچه های دانشگاه اینو میخواست خودشو کشت طرف تا این قبول کرد دوست باشن
تایپم کنده
بزارید تو علاقمندیاتون بعدا بیاید بخونید وقتتونو نگیرم و مدیونتون نشم