خسته شدمم ما تازه ازدواج کردیم همش میان خونمون شوهرم هرچی در میاره باید تو حلق اینا بریزم بچه های اشغالشون خونمو بهم میریزن به شوهرم میگم بسه دیگه ی چیزی بگو بهشون میگه یکم صبر کن چون تازه ازدواج کردیم میان اعصابم خورده دفعه دیگه بیان ی چیزی بهشون میگم واقعا شما هم وقتی تازه ازدواج کردین همش میومدن خونتون؟ انگار نه انگار من تازه عروسم همش کلفتیه اینارو باید بکنم
من چهار سال با اونا بودم بعدش خونه ساختیم الانم خیلی نمیان
چند وقته ازدواج کردی
یکم بی محلی کن
واا خب شب ها برین بیرون و گردش که نتونن بیان
همش منظورت چیه؟؟
خودت زودتر برو خونه اونا
آره همش
اما من هیچی نمی گفتم بلد نبودم
اولشه کم کم کرمشون میخابه ،مال من وقتی خونه نبودم میومدن تا کشوهارومیگشتن ،حق قفل کردن هم نداشتم زیرزمین مادرش بودیم داستانی میشد
همیشه هم ادعای باکلاس بودن دارن واقعا درنده هستن
چون تازه ازدواج کردی ذوق دارن
سر شوهرت انقدر غر خانوادش رو نزن
عزیزمم میشه حستو بهم بگی من کی حامله میشم بنظرت
برعکس من داداشم که ازدواج کرد یه شهر دیگه سر کار بود زنش تنها بود تو خونه قرار بود انتقالی بگیره برگرده زنش میگفت بیاید من اصلا نمیرفتم مادر عروس رفته بود پیش مادرم گله که چرا دخترتون نمیاد پیش دخترم سر بزنه گفتم اینجوریم که فقط با دعوت میرم خونه کسی
وای خیلی سخته می‌دونم
نه اتفاقا خونه تازه عروس نمیرن همین الان باید حریم مشخص کنی
اولا تدارک نبین ک بدونن مزاحمن
دوما مدام بگو بی دعوت جایی نمیرم
سوم کار براش برای خودت ک خونه نباشی یه مدت
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
34 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
