شوهرم سر چیز مسخره ای گفته که طلاق چون بهم گفت صبح برو غروب بیا من مادرم مریض بود نرفتم خب نمیشد فردا صبحش بیاد دنبالم همه میگن تو ب حرف مادرت گوش کردی میگم مریض بود میگن باید میومدی ربطی نداره حالا دو روز ب برادرم زنگ زده طلاق ولی از جمعه رفته خونه خواهرش خاهرزادش ی چیز دیگ میگه
ﻭ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺩﺭﻭﻏﻲ ﻛﻪ ﺯﺑﺎﻧﺘﺎﻥ ﮔﻮﻳﺎﻱ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ، ﻧﮕﻮﻳﻴﺪ : ﺍﻳﻦ ﺣﻠﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﺍم ، ﺗﺎ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻓﺘﺮﺍ ﺑﺰﻧﻴﺪ [ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺣﻠﺎﻝ ﻭ ﺣﺮﺍم ﺣﻜﻢ ﺧﺪﺍﺳﺖ ] ; ﻣﺴﻠﻤﺎً ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﻰ ﺑﻨﺪﻧﺪ ، ﺭﺳﺘﮕﺎﺭ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ .(١١٦نحل) دوجمله از #مالکوم_ایکس"اجازه ندهیم کسی که به ما ظلم میکند قواعد بازی را تعیین کند"."اگر نفهمید آمریکا در دنیا چکار میکند، نمیتوانید بفهمید در کشور خود چکار باید بکنید".
ببین خودت شرایط خودتت رو بهتر میدونی اگر قبلا مشکلی و اختلافی داشتید که با یه کار شوهرت دیگه زده به سیم اخر اون بحثش فرق میکنه اگر نه فقط بخاطر همین یه موضوع هست چند روز چیزی نگو تا اروم شه بعدش باهاش حرف بزن الان هر چی بخوای بگی بدتر میشه