بوتیک داشت سر خیابونی که خونه ما دو کوچه بالاترشه
تولد داداشم بود رفتم ازش یدونه شلوار برای داداشم بخرم
بعد که خرید کردم کارت مغازه شو بهم داد منم فکر کردم واسه تبلیغ پیجش و این کاراس رفتم خونه کلا یادم رفت بعدش تو کیفم دیدمش پارهش کردم انداختم دور
بعد چند روز قرار بود برم دندون پزشکی از اونجا رد شدم دیدم نگاه میکنه تو راه برگشت هم جلو درب مغازه ش وایستاده بود بازم فقط نگاه کرد دیگه بعدش جایی میرفتم مسیرم از اونجا نبود بعد گذشت چند هفته دوباره خواستم برم دندون پزشکی رد شدم رو چهار پایه بود داشت لباس میزد تا منو دید پرت شد پایین😑 اومد دنبالم شمارشو بهم داد منم همونجا پارهش کردم هیچی نگفت رفت
بعد دوباره تو راهه برگشت نگاه کردم دیدم برگشت محل نداد 😂😐بعد رسیدم خونه مثل سگگگگگ پشیمون شدم مثل سگگگگگ
زنگ زدم به دوستم گفتم قضیه رو گفت ناراحت نباش بیا به بهونه خرید بریم مغازهاش گفتم وای نه اصلااااا. دیگه به زور راضی شدم فرداش رفتیم الکی دوتا کمربند خریدیم ضایع نباشه😂😐بعد اصلا محل نمیداد اخم کرده بود رفیقم گفت ببخشید پیج مغازهتون رو میدید اونم داد خواستیم بریم بیرون ی نگاه دوباره انداخت قشنگ یادمه🥹بعدش رفیقم گف بیا برو پی ام بده بهش منم روم نمیشد پی ام ندادم خیلی با خودم کلنجار رفتم ولی نتونستم
ی هفته ای گذشت بازم با رفیقم از اونجا رد شدیم البته عمدی 😂
با رفیقش اومد دوباره شمارشو داد بهم گفت زنگ بزن بچه😐
زنگ زدم براش اوکی شدیم همو دیدیم بعد چند ماه سریع گفت میخوام بگیرمت خلاصه اومد خواستگاری دیگ 😍😂