دوروز بش زنگ زدم بیا نیومد دیروز هم که با دلخوری بی کسیم سرمو پیش خانواده شوهرم پایین اورد گذشت امروز زنگ زدم گفتم یهبار دیگه شام دعوت کنم قبل گفتن شام گف میریم دکتر فک کنم ۶ برگردیم گفتم باسه پس شام میزارم بیاین اینجا گف نه بعدش سرم درد میکنه گفتم باشه پس فردا که برنامه نداری اونموقع بیاین با حالت عصبی گف من شام بزارم خودم میزارم خدافظ بعدا حرف میزنیم
واقعا ما هیچ دلخوری یا قهری نداریم دلیل رفتارشون نمیفهمم من تو عمرم یه بار برا پسرم دندونی میگیرم اونم نیومد دیشبم شوهرم دلخور شد حق داشت میگه همیشه ما میریم اونا نمیان پس ماهم نمیریم