داره تخلیه هیجانات می کنه.
حس تنهایی و بی پناهیش زیاده.
به نظر من طردش نکن.
فقط خودت نسبت به کاری که برای او انجام میدی آگاه باش.
قرار نیست روان شناسش باشی ، فقط به عنوان یک شنونده که خب نسبت فامیلی هم داره و او خواسته که همرازش باشی.
همین.
موضوع رو برای خودت پیچیده نکن. بالاخره مشکلش رو باید برطرف کنه و این کارو ان شا الله به زودی میکنه.
برای راحتی روان خودت
تکرارها رو بهش گوشزد کن.
چون جواب دلخواه نمی گیره باز تکرار میکنه.
ولی نه طوری که بهش بر بخوره.
با لبخند و شوخی و سئوال.
مثلن اول با نرمی و کمی تعجب صداش بزن ، مثلن : مریم جااان ؟!!! الان اینو نگفتی؟!
بعد سعی می کنه از یک جنبه دیگه موضوع رو بررسی کنه.
خب، فعلن تو رو درگیر کرده و برای حفظ موضع خودت، از سختی ها و درگیری های خانوادگی خودت نگو و فقط گوش بده و راهنمایی های کوتاه و مختصر بگو.
یک راهکار عملی هم برای وقتهایی که اذیتی:
با صدای آهسته حرف بزن و رسمی که بفهمه معذب هستی و خیلی موقعیت مکالمه نداری. ممکنه ازت وقت بگیره که بعدتر حرف بزنین ولی خوبیش اینه که اون موقع از تلفنش خیلی محترمانه فرار کردی.