خوابم نمیبره.
امشب مهمونی گرفتم. شام آماده کردم.
دلم میخواست با یکی حرف بزنم.
بعد مهمونام همه داشتن از کار و اداره و کارتابل اداری و مرخصیو تعطیلی پنجشنبه حرف میزدن.
منم که خونه دارم اصلا هیچی نمیفهمیدم که چی میگن.
احساس بدی پیدا کردم.
نه اینکه فکر کنی نیم ساعت حرف زدن ، کل مدت در مورد حقوق و شیفت و هم کارای اداره شون حرف میزدن.
منم هیچی نداشتم بگم. ساکت موندم