با وجود اختلاف زیاد هر وقت گفتم طلاق گفته نه
امروز گفتم طلاق گفتم باشه مهریه تم کامل میدم یه بار می گفتم نمیدم یه بار می گفت یا بچه یا مهریه یه بار می گفت هر دو برای تو
بعد ناراحت شد گفت نه دلم تنگ میشه برای دخترم
بعد گفت ما اختلاف زیاد داریم طلاق بهتره
قرار بود توافقی تمام کنیم هی گریه کرد
بدون شام خوابید
موضوع اختلاف ها هم خیانت های سابق سه و بداخلاقی و شکاکی من