میخوام برم حموم عمومی صفحه 4 | تبادل نظر نی نی سایت

zariqwp

مدیر

عضویت: 1403/02/15

تعداد پست: 961

برای اولین بار از اجبار میخوام با دوستم برم ولی خیییییلی خجالت میکشم چیکار کنم😭

حتی از دوستم خجالت میکشم

ازینکه همه قیافم و قضاوت کنن و تو دلشون بگن اینجاش فلانه زشته بیساره میترسم

من همیشه لباسای بگی میپوشم که اندامم معلوم نباشه تا کسی نتونه قضاوتم‌کنه ولی الان اینطوری جلو همههه

امروز

00:01

12 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

takdel95

عضویت: 1402/10/19

تعداد پست: 417

برید عزیزم..خوراکی و چیزای خوشمزه هم ببرین..اگر دلاک داشت..بگبن بشورنتون...میتونی لباس خیلی لختی هم نپوشی...‌ب کسی ربطی نداره که..که اذیت نشی

1404/08/03

00:29

0 نفر لایک کرده اند ...

پلویوفیلیا

عضویت: 1401/09/11

تعداد پست: 9320

تکی نداره ؟ ما یه شهری میرفتیم مسافرت می‌رفتیم حموم عمومی اونجا .. بعد حموم تکی هم داشت می‌رفتیم اونجا

تاریخ سخن خواهد گفت🕊️ من فمنیست نیستم!برابری نمیخوام! من خواهان برتری ام🌝زن سالاری😌پلویوفیلیا:کسی که عاشق بارونه و با بارون احساس آرامش می‌کنه:)🌚

1404/08/03

00:29

1 نفر لایک کرده اند ...

مامان دوقلوها

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

محنا۲

عضویت: 1403/02/07

تعداد پست: 2210

بله من ۵ ۶ تا تو منطقه مون هست

عزیزم میشه بگی کدوم منطقه ای؟ من یکی از فانتزی هام حموم عمومیه؛ پیدا کنم حتما میرم

ز گیتی دو کَس را سپاس....یکی حق شناس و یکی حدشناس🌻

1404/08/03

00:30

0 نفر لایک کرده اند ...

محنا۲

عضویت: 1403/02/07

تعداد پست: 2210

برید عزیزم..خوراکی و چیزای خوشمزه هم ببرین..اگر دلاک داشت..بگبن بشورنتون...میتونی لباس خیلی لختی هم ...

حتی تصورش هم هیجان انگیزه🤩

ز گیتی دو کَس را سپاس....یکی حق شناس و یکی حدشناس🌻

1404/08/03

00:31

1 نفر لایک کرده اند ...

13811381

عضویت: 1401/08/14

تعداد پست: 7132

منی که با شکم گنده ی اویزون میرم استخر

باز باران با ترانه با گوهر های فراوان. می خورد بر بام خانه یادم آرد روز باران گردش یک روز دیرین خوب و شیرین توی جنگل های گیلان کودکی ده ساله بودم نرم و نازک چست و چابک با دو پای کودکانه می دویدم همچو آهو می پریدم از سر جو دور میگشتم ز خانه می شنیدم از پرنده از لب باد وزنده داستان های نهانی راز های زندگانی برق چون شمشیر بران پاره میکرد ابر ها را تندر دیوانه غران مشت میزد ابر ها را جنگل از باد گریزان چرخ ها میزد چو دریا دانه های گرد باران پهن میگشتند هرجا بس گوارا بود باران به چه زیبا بود باران می شنیدم اندر این گوهر فشانی رازهای جاودانی بشنو از من کودک من پیش چشم مرد فردا زندگانی خواه تیره خواه روشن هست زیبا هست زیبا هست زیبا

1404/08/03

00:33

3 نفر لایک کرده اند ...